بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

آرشیو

بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

با طلاق شما ممکن است کاشانه، فرصت بودن با کودکان، خویشاوندن همسر، خانواده گسترده و حتی دوستانتان را از دست بدهید. طلاق زیان های اجتناب ناپذیری مانند تنهایی، تغییر سبک زندگی، تجسم نکردن آرزوها و خاطرات گذشته به همراه دارد. طلاق ممکن است مهاجرت به شهر دیگر، تغییر شغل یا تحصیل و یا استخدام فردی برای ادراه منزل را در بر گیرد. جدایی از همسری که راضی به طلاق نیست یا متارکه کرده است، سخت تر است. این وضع اعتماد به نفستان را نابود می کند به ویژه اگر غیر منتظره باشد یا همسرتان به دلیل دوست داشتن فرد دیگری متارکه کرده است. معمولاً از بی هویتی در یک زن یا شوهر یا شاید مثلاً پدر یا مادر صحبتی به میان نیامده است. برای تغییر و رهایی موفقیت آمیز می بایست هر فقدانی یک سوگ تلقی شود. بسیاری از آثار اندوهناک از طلاق فیزیکی و شرعی پیشی می گیرند و راه را هموار می کنند.


طلاق: بایدها و نباید ها
بهتر است مراحل کوبلر راس را به عنوان انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را در این زمینه بشناسیم. ترس که در آن هیجان نافذ گاهاً در گذری است، ذکر نشده است. همه این تغییرات استرس زا محسوب می شوند. مواجهه ناخواسته با اینها موجب اضطراب می شود. از این رو، بسیاری از عناصر مهم زندگی این اشخاص به یک آن تحول می یابند که در بین آنها استرس وحشتناک است. با جدایی بارها و بارها خاطرات و غم های مرتبط با گذشته از قبیل سقط جنین، مرگ، مهاجرت یا طلاق والدین زنده می شوند. لذا، یک مرد وقتی که پسرش چهار ساله می شود به یاد گذشته و پدرش می افتد که در چهارسالگی او را از دست داده؛ او نه تنها جداشده است بلکه، تغییر مکان نیز داده است؛ ضمن اینکه که خواهان رجوع به وضع سابق است. اما نزدیکی به همسر سابق یک انگیزه خودخواسته نیست. خاطرات گذشته ی ترک پدرش و پیش بینی خدشه دارشدن اعتبار آرمانی پدرش به واسطه رویارویی با نیازهای پسرش برایش دردناک است.
بسیاری از اوقات، هر دو فقدان قبل و عدم جدایی از پدر یا مادر وجود دارد، به عنوان مثال، زنانی که پس از مرگ پدرشان ارتباط نزدیکی با مادرشان داشته اند، برای چنین همسرانی خطر فقدان سخت و طاقت فرسا است. او هنوز در غم از دست دادن پدرش است و از نظر هیجانی نتوانسته از مادرش جدا شود. جدایی از همسر در این حالت تقریباً غیر ممکن است. او مشاجره می کند و به نشست راضی نمی شود بلکه طلاق را به عقب بیندازد، شاید بدان وسیله از اندوه ناشی از آن، احساس تنهایی، پوچی و رهایی جلوگیری کند. در چنین مواردی، عصبانیت منجر به جدایی می شود، اما؛ دعواهای پی در پی روشی برای تداوم ارتباط است. اغلب همسران بین جدایی و دلبستگی در نوسان هستند؛ گاهی اوقات، نخست مطیع اند، سپس مقاومت می کنند. آنها نمی توانند باهم کنار بیایند بدون احساس اینکه با این کار آنها در حال از دست دادن بخشی از وجود خود می باشند. مثلاً هر چیزی پذیرفتنی و ممکن است فقط با یک قلم جنس ناچیز، یک قطعه موسیقی یا بزرگداشت شب یلدا.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

با طلاق شما ممکن است کاشانه، فرصت بودن با کودکان، خویشاوندن همسر، خانواده گسترده و حتی دوستانتان را از دست بدهید. طلاق زیان های اجتناب ناپذیری مانند تنهایی، تغییر سبک زندگی، تجسم نکردن آرزوها و خاطرات گذشته به همراه دارد. طلاق ممکن است مهاجرت به شهر دیگر، تغییر شغل یا تحصیل و یا استخدام فردی برای ادراه منزل را در بر گیرد. جدایی از همسری که راضی به طلاق نیست یا متارکه کرده است، سخت تر است. این وضع اعتماد به نفستان را نابود می کند به ویژه اگر غیر منتظره باشد یا همسرتان به دلیل دوست داشتن فرد دیگری متارکه کرده است. معمولاً از بی هویتی در یک زن یا شوهر یا شاید مثلاً پدر یا مادر صحبتی به میان نیامده است. برای تغییر و رهایی موفقیت آمیز می بایست هر فقدانی یک سوگ تلقی شود. بسیاری از آثار اندوهناک از طلاق فیزیکی و شرعی پیشی می گیرند و راه را هموار می کنند.


طلاق: بایدها و نباید ها
بهتر است مراحل کوبلر راس را به عنوان انکار، خشم، چانه زنی، افسردگی و پذیرش را در این زمینه بشناسیم. ترس که در آن هیجان نافذ گاهاً در گذری است، ذکر نشده است. همه این تغییرات استرس زا محسوب می شوند. مواجهه ناخواسته با اینها موجب اضطراب می شود. از این رو، بسیاری از عناصر مهم زندگی این اشخاص به یک آن تحول می یابند که در بین آنها استرس وحشتناک است. با جدایی بارها و بارها خاطرات و غم های مرتبط با گذشته از قبیل سقط جنین، مرگ، مهاجرت یا طلاق والدین زنده می شوند. لذا، یک مرد وقتی که پسرش چهار ساله می شود به یاد گذشته و پدرش می افتد که در چهارسالگی او را از دست داده؛ او نه تنها جداشده است بلکه، تغییر مکان نیز داده است؛ ضمن اینکه که خواهان رجوع به وضع سابق است. اما نزدیکی به همسر سابق یک انگیزه خودخواسته نیست. خاطرات گذشته ی ترک پدرش و پیش بینی خدشه دارشدن اعتبار آرمانی پدرش به واسطه رویارویی با نیازهای پسرش برایش دردناک است.
بسیاری از اوقات، هر دو فقدان قبل و عدم جدایی از پدر یا مادر وجود دارد، به عنوان مثال، زنانی که پس از مرگ پدرشان ارتباط نزدیکی با مادرشان داشته اند، برای چنین همسرانی خطر فقدان سخت و طاقت فرسا است. او هنوز در غم از دست دادن پدرش است و از نظر هیجانی نتوانسته از مادرش جدا شود. جدایی از همسر در این حالت تقریباً غیر ممکن است. او مشاجره می کند و به نشست راضی نمی شود بلکه طلاق را به عقب بیندازد، شاید بدان وسیله از اندوه ناشی از آن، احساس تنهایی، پوچی و رهایی جلوگیری کند. در چنین مواردی، عصبانیت منجر به جدایی می شود، اما؛ دعواهای پی در پی روشی برای تداوم ارتباط است. اغلب همسران بین جدایی و دلبستگی در نوسان هستند؛ گاهی اوقات، نخست مطیع اند، سپس مقاومت می کنند. آنها نمی توانند باهم کنار بیایند بدون احساس اینکه با این کار آنها در حال از دست دادن بخشی از وجود خود می باشند. مثلاً هر چیزی پذیرفتنی و ممکن است فقط با یک قلم جنس ناچیز، یک قطعه موسیقی یا بزرگداشت شب یلدا.

منبع: مرکز مشاوره ستاره ایرانیان-بعد از طلاق؛ رهایی و تغییر

نویسنده:

تاریخ: جمعه 23 آبان 1399 ساعت: 8:01

تعداد بازديد : 310

به این پست رای دهید:

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 28

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 1660
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 467
بازدید دیروز : 158
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 1425
بازدید ماه : 627
بازدید سال : 26063
بازدید کلی : 3724782
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 3.21.231.245
مرورگر : Unknown AppleWebKit
سیستم عامل : Search Bot
امروز : پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی