هنر درماني

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

آرشیو

هنر درماني

هنر درماني يك رشته تركيبي مي باشد كه از اصول و نظام موجود در هنر و روان شناسي تشكيل شده است.
در اين روش از يك فرآيند خلاق، برخي بخش ها كه توسط هنر در درمان ايجاد شده است، و از يك بخش سوم كه مربوط كار هنري مي باشد، استفاده مي شود.
طرز كار اين روش به نحوي است كه به افراد درمانجو، براي تقويت خود آگاهي، پيدا كردن عواطف، شناسايي تضادهاي عاطفي حل نشده، بهبود مهارت هاي اجتماعي و افزايش عزت نفس كمك مي كند.
هدف اوليه هنر درماني عبارت از كمك به افراد داراي مشكلات روان شناختي و عاطفي است تا اين افراد بتوانند به سطوح بهزيستي شخصي و سطوح بالاي عملكردي دسترسي يابند.
براي درمان موفق در اين روش، هيچ يك از موارد مربوط به تجربه هنري قبلي يا توانايي هنرمندانه طبيعي، مورد نياز نمي باشند.
افراد درمانجويي كه به متخص سلامت رواني مراجعه مي كنند و فاقد توانايي هاي ذكر شده باشند، مي توانند با استفاده از هنر درماني، به وضعيت بهتري دست يابند.
از تاريخچه تا تكنيك هاي هنر درمانيتاريخچه و توسعه هنر درمانيپيشبردهاي صورت گرفته در اين زمينهمشكلات سلامتي كه توسط هنر درماني رفع شده استتمرينات و تكنيك هاي هنر درمانيهنر درماني و هنر درماني موثرآموزش و تاييد هنر درمانگرمحدوديت ها و نگراني هاي مرتبط با هنر درمانيتاريخچه و توسعه هنر درمانيهنر به عنوان يك وسيله براي برقراري ارتباط، بيان وضعيت شصي، تعاملات گروهي، تشخيص و حل تضاد در طول تاريخ كاربرد داشته است.
در طول هزاران سال، در فرهنگ ها و مناطق مختلف جهان از بت هاي دست ساخت و طلسم ها، كه به صورت نقاشي ها و علائم مقدس بودند، براي درمان بيمار استفاده مي شد.
هنر درماني به عنوان يك رهيافت درماني منحصر به فرد و داراي مقبوليت عمومي، اخيرا ايجاد شده و مربوط به سالهاي مياني قرن ۲۰ ام مي باشد. ظهور هنر درماني به عنوان يك حرفه در ايالات متحده و اروپا، به صورت مجزا و همزمان صورت گرفته است.
هنر درماني تكنيك ها آموزش و اهداف (3)
هنر درماني چيست؟واژه “هنر درماني” اولين بار در سال ۱۹۴۲ و توسط هنرمند انگليسي، آدرين هيل، ضرب و استفاده شد. وي مزاياي سلامتي مربوط به ترسيم و نقاشي را در بهبود بيماري سل كشف كرد.
در دهه ۱۹۴۰، برخي از نويسندگان رشته سلامت روان، كار درماني خود بر روي درمانجوها را به صورت “هنر درماني” توصيف كردند.
به دليل نبود دوره هاي هنر درماني رسمي يا برنامه هاي آموزشي در آن زمان، اين متخصصان سلامت بر اساس يك سري اصول ديگر، كه تحت نظارت روان پزشك ها، روان شناسان يا ديگر متخصصان سلامت روان بود، آموزش مي ديدند.
پيشبردهاي صورت گرفت در اين زمينهمارگارت نامبراگ ، هانا ويتكوسكي ، فلورنس كن ، اديت كرامر ، و الينور اولمان ، چهار نويسنده تاثير گذار مربوط به دهه ۱۹۴۰ بودند كه پيشبردهاي مهمي را در توسعه هنر درماني، به عنوان يك رشته مجزا داشتند.
در بيشتر منابع، ماگارت نامبر، به عنوان “مادر هنر درماني” ياد مي شود.
در سال ۱۹۱۵، وي مدرسه والدين را در شهر خود، نيويورك، تاسيس كرد.
همچنين وي به عنوان اولين موسس نهضت هنر درماني آمريكايي شناخته مي شود. نامبراگ معتقد بود كه كودكاني كه اجازه مي يابند تا خلاقيت هاي خودشان را بروز دهند و به موضوعاتي بپردازند كه به آن علاقه دارند، روند بهبود سلامتي بهتري را تجربه مي كنند.


نامبراگ، تحت تاثير نهضت روانكاوي كه در آن دوره ارجحيت داشت، فرآيند خلاقانه را به عنوان يك متدلوژي مشابه با بيان لفظي در نظر گرفت.
وي فرآيند خلاقانه را به عنوان يك وسيله اي براي بيان و اظهار موارد سركوب شده، تفكرات و عواطف ناخودآگاهانه فردي در نظر گرفت. مارگارت بر اين عقيده بود كه تركيب اظهارات اشاره اي وضعيت ذهني فرد با جنبه هاي شناختي و كلامي تجربه، مي تواند به درمان فرد منجر شود.

منبع :مشاوره خانواده-هنر درماني

هنر درماني يك رشته تركيبي مي باشد كه از اصول و نظام موجود در هنر و روان شناسي تشكيل شده است.
در اين روش از يك فرآيند خلاق، برخي بخش ها كه توسط هنر در درمان ايجاد شده است، و از يك بخش سوم كه مربوط كار هنري مي باشد، استفاده مي شود.
طرز كار اين روش به نحوي است كه به افراد درمانجو، براي تقويت خود آگاهي، پيدا كردن عواطف، شناسايي تضادهاي عاطفي حل نشده، بهبود مهارت هاي اجتماعي و افزايش عزت نفس كمك مي كند.
هدف اوليه هنر درماني عبارت از كمك به افراد داراي مشكلات روان شناختي و عاطفي است تا اين افراد بتوانند به سطوح بهزيستي شخصي و سطوح بالاي عملكردي دسترسي يابند.
براي درمان موفق در اين روش، هيچ يك از موارد مربوط به تجربه هنري قبلي يا توانايي هنرمندانه طبيعي، مورد نياز نمي باشند.
افراد درمانجويي كه به متخص سلامت رواني مراجعه مي كنند و فاقد توانايي هاي ذكر شده باشند، مي توانند با استفاده از هنر درماني، به وضعيت بهتري دست يابند.
از تاريخچه تا تكنيك هاي هنر درمانيتاريخچه و توسعه هنر درمانيپيشبردهاي صورت گرفته در اين زمينهمشكلات سلامتي كه توسط هنر درماني رفع شده استتمرينات و تكنيك هاي هنر درمانيهنر درماني و هنر درماني موثرآموزش و تاييد هنر درمانگرمحدوديت ها و نگراني هاي مرتبط با هنر درمانيتاريخچه و توسعه هنر درمانيهنر به عنوان يك وسيله براي برقراري ارتباط، بيان وضعيت شصي، تعاملات گروهي، تشخيص و حل تضاد در طول تاريخ كاربرد داشته است.
در طول هزاران سال، در فرهنگ ها و مناطق مختلف جهان از بت هاي دست ساخت و طلسم ها، كه به صورت نقاشي ها و علائم مقدس بودند، براي درمان بيمار استفاده مي شد.
هنر درماني به عنوان يك رهيافت درماني منحصر به فرد و داراي مقبوليت عمومي، اخيرا ايجاد شده و مربوط به سالهاي مياني قرن ۲۰ ام مي باشد. ظهور هنر درماني به عنوان يك حرفه در ايالات متحده و اروپا، به صورت مجزا و همزمان صورت گرفته است.
هنر درماني تكنيك ها آموزش و اهداف (3)
هنر درماني چيست؟واژه “هنر درماني” اولين بار در سال ۱۹۴۲ و توسط هنرمند انگليسي، آدرين هيل، ضرب و استفاده شد. وي مزاياي سلامتي مربوط به ترسيم و نقاشي را در بهبود بيماري سل كشف كرد.
در دهه ۱۹۴۰، برخي از نويسندگان رشته سلامت روان، كار درماني خود بر روي درمانجوها را به صورت “هنر درماني” توصيف كردند.
به دليل نبود دوره هاي هنر درماني رسمي يا برنامه هاي آموزشي در آن زمان، اين متخصصان سلامت بر اساس يك سري اصول ديگر، كه تحت نظارت روان پزشك ها، روان شناسان يا ديگر متخصصان سلامت روان بود، آموزش مي ديدند.
پيشبردهاي صورت گرفت در اين زمينهمارگارت نامبراگ ، هانا ويتكوسكي ، فلورنس كن ، اديت كرامر ، و الينور اولمان ، چهار نويسنده تاثير گذار مربوط به دهه ۱۹۴۰ بودند كه پيشبردهاي مهمي را در توسعه هنر درماني، به عنوان يك رشته مجزا داشتند.
در بيشتر منابع، ماگارت نامبر، به عنوان “مادر هنر درماني” ياد مي شود.
در سال ۱۹۱۵، وي مدرسه والدين را در شهر خود، نيويورك، تاسيس كرد.
همچنين وي به عنوان اولين موسس نهضت هنر درماني آمريكايي شناخته مي شود. نامبراگ معتقد بود كه كودكاني كه اجازه مي يابند تا خلاقيت هاي خودشان را بروز دهند و به موضوعاتي بپردازند كه به آن علاقه دارند، روند بهبود سلامتي بهتري را تجربه مي كنند.


نامبراگ، تحت تاثير نهضت روانكاوي كه در آن دوره ارجحيت داشت، فرآيند خلاقانه را به عنوان يك متدلوژي مشابه با بيان لفظي در نظر گرفت.
وي فرآيند خلاقانه را به عنوان يك وسيله اي براي بيان و اظهار موارد سركوب شده، تفكرات و عواطف ناخودآگاهانه فردي در نظر گرفت. مارگارت بر اين عقيده بود كه تركيب اظهارات اشاره اي وضعيت ذهني فرد با جنبه هاي شناختي و كلامي تجربه، مي تواند به درمان فرد منجر شود.

منبع :مشاوره خانواده-هنر درماني

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 ساعت: 11:18

تعداد بازديد : 605

به این پست رای دهید:

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 28

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 1660
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 5
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 303
بازدید دیروز : 158
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 1261
بازدید ماه : 463
بازدید سال : 25899
بازدید کلی : 3724618
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 3.144.193.129
مرورگر : Unknown AppleWebKit
سیستم عامل : Search Bot
امروز : پنجشنبه 13 اردیبهشت 1403

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی