علائم بحران ميانسالي

برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید
برای سفارش تبلیغات کلیک کنید

آرشیو

علائم بحران ميانسالي

افرادي كه با بحرانهاي ميانسالي مواجه هستند، به نظر مي رسد كه با چالش هاي مربوط به مرگ و مير خودشان مواجه هستند .
در اواسط دوران ميانسالي، برخي از مسوليت هاي خودشان را انجام نمي دهند و به سرگرمي خودشان مي پردازند.


به همين دليل است كه عبارت “بحران ميانسالي” در اغلب موارد باعث مي شود كه افراد تمايل بيشتري به ديدن عكس هاي خانم ها و ماشين هاي ورزشي داشته باشند.
فرض بر اين است كه مسن شدن منجر به احسال افسردگي، پشيماني و اضطراب مي شود.
همچنين بحران ميانسالي يك مرحله اي مي باشد كه به افراد اجازه مي دهد تا بار ديگر احساس جواني بكنند، چرا كه آنها با اين چالش كه نيمي از عمر آنها تمام شده است، مواجه مي شوند.
ولي ناراحتي هاي عاطفي كه برخي از افراد در دوران ميانسالي تجربه مي كنند، منجر به ايجاد تغييرات عمده اي در سبك زندگي نمي شود كه شامل تمايل به جوان شدن مجدد باشد.
در واقعيت، بحران ميانسالي مي تواند به يك مورد كاملا مثبتي تبديل مي شود.
آيا بحرانهاي ميانسالي در واقعيت وجود دارند؟هيچ شخصي بحران ميانسالي را تجربه نمي كند. در واقع، مطالعات صورت گرفته نشانگر اين است كه براي اكثر افراد موجود در سرتاسر جهان، بحران ميانسالي به عنوان يك مسئله و مشكل مطرح نمي باشد.
در واقع برخي از محققين بر اين عقيده هستند كه مفهوم بحران ميانسالي يك ساختار اجتماعي است و اين عقيده وجود ندارد كه فرد حتما در دهه پنجم زندگي خودش با مشكلاتي مواجه شود و از كار افتادگي را تجربه كند.
در يك ارزيابي ملي صورت گرفته در مورد ميانسالي در ايالات متحده، يك راي گيري صورت گرفت تا مشخص كند كه چه تعدادي از افراد بحران ميانسالي را تجربه مي كنند.
در حدود ۲۶ درصد از شركت كنندگان گزارش كردند كه آنها با بحران ميانسالي مواجه هستند.
با اين وجود، بيشتر شركت كنندگان گزارش كردند كه بحران ميان سالي آنها قبل از سن ۴۰ سالگي يا بعد از سن ۵۰ سالگي صورت گرفته است.
به همين دليل اين سوال ايجاد شده است كه آيا بحران مورد نظر، به صورت واقعي مربوط به ميانسالي مي باشد، چرا كه در حالت معمولي سن ۴۵ سالگي به عنوان سن ميانسالي در نظر گرفته مي شود.
از هر چهار نفري كه گفته بودند يك بحران ميانسالي دارند، يك نفرشان بيان كردند كه ميزان گستردگي بحران نسبت به سن آنها زياد بوده است.
فاكتورهايي كه منجر به تقويت بحران مي شوند شامل تغييرات زندگي مي باشند كه مواردي از قبيل طلاق، از دست دادن شغل، از دست دادن شخص دوست داشتني يا جابجايي را شامل مي شود.
تست جنسي ، مركز مشاوره ايران ، مركز روانشناسي ايران، مشاوره شغلي آنلاين، مركز مشاوره خانواده ، نوروفيدبك چيست ، تست تفاهم زن و شوهر
علائم مربوط به بحران عاطفيبه دليل اينكه يك تشخيص معياري براي “بحران ميانسالي” وجود ندارد، مطالعه كردن اين مفهوم براي محققان سخت مي باشد.
معمولا محققان نسبت به مواردي كه بحران ميانسالي را تشكيل مي دهند، مخالفت دارند.
بيشتر تحقيقات صورت گرفته بر اساس پاسخهاي افراد نسبت به سوالات مربوط به تجربه كردن بحران ميانسالي مي باشد.
البته، موردي كه يك شخص به عنوان بحران ميانسالي در نظر مي گيرد، ممكن است كه با مورد بيان شده توسط فرد ديگر يكسان نباشد.
در حالي كه معمولا ترس از مرگ يا تمايل به دوباره جوان شدن به عنوان بحران ميانسالي تعريف مي شود.
ولي عواطفي كه در طول بحران ميانسالي تجربه مي شوند، نسبت به ناراحتي كه يك فرد مي تواند در طول يك بحران معمولي زندگي تجربه كند، تفاوت چنداني ندارد.
انجمن روانشناسان آمريكا بيان كرده است كه يك بحران عاطفي عبارت از “يك تغيير مشخص و ناگهاني در رفتار” مي باشد كه براي ساير افراد هم مشهود است.
مثال هاي مربوط به تغييرات رفتاري عبارتند از:
بي توجهي نسبت به بهداشت شخصيتغييرات قابل توجه در عادات خوابيافزايش يا كاهش وزنتغييرات مربوط به حالت رواني، همانند افزايش عصبانيت، بي التهابي، ناراحتي يا اضطراب.دوري از موارد روتين يا روابط عادي.مشكلات اوايل ارتباط كه به مرور زمان بدتر خواهند شد۵ روش براي داشتن هوش عاطفي بيشتر در محيط كاريكشف سبك دلبستگي، دريچه اي به زندگي واقعي (بخش دوم)كشف سبك دلبستگي، دريچه اي به زندگي واقعي (بخش اول)علائم بحران ميانسالي چه مواردي هستند؟چرا احتمال بروز يك بحران ميانسالي وجود دارددر مورد اكثريت افراد، دوره ميانسالي عبارت از زماني است كه روابط و نقش هاي فرد تغيير پيدا مي كنند.
برخي از افراد مجبور مي شوند كه در طول دوره ميانسالي از والدين مسن خودشان نگهداري كنند.
برخي از آنها به نگهدارنده خانه خالي تبديل مي شوند – يا ممكن است كه آنها اين احساس را داشته باشند كه نوجوانان آنها يك رشد بسيار سريعي دارند.
در مورد ساير افراد، سن ميانسالي مي تواند عبارت از زمان و دوره حسرت و پشيماني باشد.
برخي از افراد نسبت به عدم انتخاب يك مسير شغلي متفاوت يا ايجاد نكردن زندگي رويايي خودشان، دچار حسرت و پشيماني مي شوند.
علاوه بر اين، فرآيند مسن شدن در اين دوره زماني مشخص تر مي شود.
برخي از افراد در اين دوره دچار بيماري مي شوند، در حالي كه ساير افراد متوجه كاهش توانايي هاي فيزيكي خودشان مي شوند.
براي برخي از افراد، ميانسالي مي تواند يك سن مربوط به يك تفكر و تامل گسترده باشد.
آنها ممكن است كه سالهاي گذشته خودشان را بررسي كنند و اين سوال را بپرسد كه در صورتي كه آنها يك مسير متفاوتي براي زندگي شان انتخاب مي كردند، چه اتفاقي ممكن بود براي آنها صورت بگيرد.
ممكن است ساير افراد بيشتر در مورد روزهاي شاد زندگي خودشان تفكر كنند.
براي افرادي كه متمايل به هدف هستند، ميزان تفكر كم مي باشد و ميزان اقدام بيشتر است.
اين افراد به جاي بررسي كردن گذشته خودشان، تلاش مي كنند كه در مرحله دوم زندگي خودشان به اهداف بزرگتري دست پيدا كنند.
كاهش خوشحالي در دوره ميانساليبيشتر مطالعات صورت گرفته نشانگر اين هستند كه خوشحالي داراي يك منحني U شكل مي باشد.
ميزان خوشحالي در اوايل دوران نوجواني به صورت تدريجي كاهش پيدا مي كند و اين روند تا دهه پنجم زندگي فرد ادامه پيدا مي كند.
در افرادي كه در دهه ششم زندگي خودشان هستند، ميزان اين خوشحالي بار ديگر شروع به افزايش مي كند.
اطلاعات به دست آمده از نيم ميليون آمريكايي و اروپايي، وجود داشتن اين روند را تاييد كرده است.
افراد در دوران دهه هفتم زندگي خودشان، شادترين دوره زندگي شان را تجربه مي كنند، ولي افراد در دهه پنجم زندگي خودشان، پايين ترين سطح خوشحالي ممكن در طول زندگي شان را تجربه مي كنند.
با اين وجود، به نظر مي رسد كه منحني U شكل در سطح جهاني مصداق نداشته باشد. اين منحني بيشتر در كشورهاي داراي درآمد بالا مصداق دارد.
يك كاهش تدريجي در خوشحالي مي تواند دليل تنفر افراد از يك بحران ميانسالي را توضيح بدهد – كه مربوط به كاهش ميزان خوشحالي آنها مي باشد.
هرچند كه اطلاعات به دست آمده افزايش خوشحالي را در مراحل بعدي زندگي نشان مي دهند، ولي يك عقيده فراگير در بين افراد بيانگر اين است كه ميزان خوشحالي با افزايش سن كاهش مي يابد.
بنابراين برخي از افراد ممكن است اين تفكر را داشته باشند كه در اواسط دهه پنجم زندگي (۴۵ سالگي)، زندگي آنها به تدريج در شرايط وخيم تري قرار مي گيرد و اين امر منجر به تشديد بحران ميانسالي شود.
بحرانهاي ميانسالي در برابر افسردگيممكن است برخي از افراد افسردگي را در دوره ميانسالي خودشان تجربه كنند و اين افسردگي را به عنوان بحران ميانسالي خودشان در نظر بگيرند.
بر اساس گزارش مراكز كنترل و پيشگيري بيماري، زنان ۴۰ تا ۵۹ ساله در ايالات متحده، بالاترين نرخ افسردگي (۱۲٫۳) را در بين گروه هاي سني و جنسيتي دارند.
نرخ مرگ و مير در دوره ميانسالي در بالاترين سطح ممكن قرار دارد – به خصوص در بين مردان سفيد پوست.
براي افراد موجود در دوره ۴۵ تا ۵۴ سالگي، احتمال خودكشي بيشتر از ساير گروه هاي سني مي باشد.
آيا يك بحران ميانسالي منجر به افسردگي مي شود؟ آيا افسردگي منجر به يك بحران ميانسالي مي شود؟
يا اينكه افسردگي كه افراد در دوره ميانسالي تجربه مي كنند، به عنوان بحران ميانسالي مورد اشاره قرار مي گيرد؟
آيا يك بحران ميانسالي منجر به افزايش ريسك خودكشي مي شود؟ هيچ شخصي به طور قطع نمي تواند بگويد كه بحران ميانسالي، متفاوت از بحران سلامت رواني مي باشد كه در طول يك مرحله خاص از زندگي فرد صورت مي گيرد.

بحران ميانسالي و زوال عقلممكن است كه برخي از افراد مشكلات سلامتي را با بحران ميانسالي اشتباه بگيرند. يك تغيير در رفتار يا تغيير در شخصيت مي تواند علامتي از يك زوال عقل باشد.
همچنين در حاليكه ما تمايل داريم آلزايمر و زوال عقل را به عنوان مواردي در نظر بگيريم كه تحت تاثير مسن بودن فرد قرار دارند، ولي براساس گزارشات دريافت شده از جامعه، ۵ درصد از موارد آلزايمر قبل از سن ۶۵ سالگي بروز مي كنند.
افرادي كه با زوال عقل زودرس مواجه مي شوند، ممكن است كه مشكلاتي را در زمينه برنامه ريزي، سازماندهي يا تفكر در مورد آينده داشته باشند.
كارملا تارتاگليا[۱]، به عنوان متخصص باليني و دانشمندي كه در انجمن آلزايمر تورنتو عضويت دارد، در يك مقاله چاپ شده خودش در مجله كانورزيشن[۲] بيان كرده است .
“در مراحل اوليه، يك تغيير در شخصيت فرد مي تواند توسط همسر فرد به اشتباه و به عنوان يك بي تفاوتي، يك بحران ميانسالي يا يك مورد ديگري در نظر گرفته شود.”
تارتاگليا توضيح مي دهد كه تغييرات مربوط به زوال عقل قبل از اينكه به صورت كامل تشخيص داده شوند، در اغلب موارد منجر به جدايي يا طلاق مي شوند.
جنبه مثبتيك مطالعه صورت گرفته در سال ۲۰۱۶[۳] كه در مجله بين المللي توسعه رفتاري چاپ شده بود، يك نتيجه گيري مهمي در رابطه با بحران ميانسالي – كنجكاوي داشته است.
محققان نتيجه گيري كرده بودند افرادي كه يك بحران را تجربه مي كنند – چه در اوايل زندگي خودشان و چه يك بحران ميانسالي – كنجكاوي بيشتري را تجربه مي كنند.
مشاركت كنندگان گزارش كرده بودند كه نسبت به خودشان و دنياي گسترده پيرامونشان بيشتر كنجكاو مي شوند.
ناراحتي و نااطميناني كه شركت كنندگان تجربه مي كنند، باعث مي شود كه آنها پذيراي ايده هاي جديدي باشند كه مي تواند به ايجاد بينش و راه حل هاي خلاقانه منجر شود.
اين كنجكاوي مي تواند به يافته هاي جديد يا فرصت هاي جديدي منجر شود و منجر به آرامش فرد در اوج بحران شود.
به چه نحوي مي توان زمان مناسب براي كمك گرفتن را تشخيص دادناراحتي ميانسالي مي تواند منجر به تغييرات مثبتي شود و فرد نياز به كمك متخصصان باليني نداشته باشد.
شايد شما در حالتي كه معنوي تر شده باشيد يا در شرايطي كه تصميم گرفته باشيد داوطلب باشيد، زندگي معنادارتري را تجربه كنيد. ولي اين مورد همچنين مي تواند منجر به آسيب ديدن بهزيستي شما شود.
در صورتي كه در دوران ميانسالي احساس كرده باشيد كه يك بحران روانشناختي را تجربه مي كنيد، شما بايد آن را همانند ساير بحران هاي عاطفي در نظر بگيريد و برخورد مشابهي (كه با ساير بحران ها داشته ايد را) با آن داشته باشيد.
در صورتي كه شما علائم ناراحت كننده اي را تجربه مي كنيد كه منجر به ايجاد نقص در عملكرد شما مي شود، حتما به يك متخصص مراجعه كنيد.
در ادامه برخي از زمانهايي معرفي شده است كه شما حتما بايد با پزشك خودتان يا يك متخصص سلامت روان ارتباط برقرار كنيد:
ناراحتي عاطفي شما منجر به ايجاد اختلال در خواب شما شود يا بر روي اشتهاي شما تاثيرگذار باشد.نتوانيد در محيط كار تمركز داشته باشيد، يا به خاطر ناراحتي خودتان دچار بيماري شويد.استرس يا حالت رواني شما منجر به آسيب رساندن به روابط شما شود، همانند افزايش تنش و دعوا با همسر يا خواهر و برادر.علاقه خودتان نسبت به فعاليت هاي فراغتي و سرگرمي ها را از دست داده باشيد.در صورتيكه به فكر ايجاد تغييرات مهمي در زندگي خودتان هستيد، همانند خاتمه دادن به يك رابطه بلندمدت، تغيير دادن كار، يا جابجايي – و اين تمايل شما به تغييرات، به دليل ناراحتي دروني شما در دوره ميانسالي باشد
– قبل از هر كاري، مراجعه كردن به يك متخصص سلامت باليني براي شما ضرورت دارد.
چگونه مي توانيد به يك فردي كه دوستش داريد، كمك كنيددر صورتي كه نسبت به تجربه بحران ميانسالي توسط يكي از دوستان يا اعضاي خانواده خودتان مشكوك هستيد، چند روش وجود دارد كه با استفاده از آنها مي توانيد به وي كمك كنيد. اين موارد عبارتند از:
گوش كننده خوبي باشيد:به كسي كه دوستش داريد، اجازه بدهيد كه در مورد ناراحتي خودش صحبت بكند.گوش دادن به روش غيرقضاوتي و نصيحت نكردن وي در ابتدا مي تواند به وي كمك كند.نگراني خودتان را بيان كنيد: از بيان كردن عباراتي همانند “به نظر مي رسد كه تو با يك بحران ميانسالي مواجه هستي” خودداري كنيد.در عوض، سوالاتي را از وي بپرسيد كه خجالت آور يا سرزنش كننده نباشند. براي مثال به وي بگوييد كه “نسبت به آخرين باري كه با هم ملاقات كرديم، تفاوت پيدا كرده ايد. آيا همه چيز خوب هست؟”در مورد اهميت كمك گرفتن با وي صحبت كنيد: فرد را تشويق كنيد كه با پزشك خودش مشورت كند.در نظر داشته باشيد كه ممكن است تغييرات صورت گرفته در وي به دليل مشكلات باليني باشد. براي مثال، يك مشكل تيروئيدي مي تواند منجر به تغيير وضعيت رواني شود.يا ممكن است كه شما علائم اوليه زوال عقل را در وي مشاهده كنيد. در صورتي كه پزشك مراجعه شده داراي صلاحيت لازم باشد، مي تواند وجود داشتن مشكلات باليني و زوال عقل را مشخص كند.به خاطر خودتان به وي كمك كنيد: در صورتي كه يك فرد نزديك به شما به پزشك مراجعه نكند، به خاطر خودتان به وي كمك كنيد و خودتان به پزشك مراجعه كنيد.مشورت گرفتن از يك متخصص سلامت روان مي تواند به شما كمك كند تا يك برنامه اي را اجرا كنيد كه به شما اجازه بدهد تا يك نقش حمايت كننده از ساير افراد را داشته باشيد و همزمان با آن، خودتان را در وضعيت سالمي نگه داريد.در صورتي كه يك فردي خودكشي كرده باشد، فورا كمك بگيريد: در صورتي كه يك فرد تهديد كند كه به خودش يا ساير افراد صدمه مي زند، فورا دخالت كنيد.در صورت لزوم، فرد را براي بررسي شدن به اوژانس انتقال بدهيد. در صورتي كه فرد از رفتن به بيمارستان امتناع كند، به يك آمبولانس زنگ بزنيد و فرد را بدون همراه نگذاريد.(زندگي ميانسالي مي تواند بدترين زمان زندگي يك فرد باشد)

منبع: پريسا نجفي ، مركز مشاوره و روانشناسي ايران - علائم بحران ميانسالي

افرادي كه با بحرانهاي ميانسالي مواجه هستند، به نظر مي رسد كه با چالش هاي مربوط به مرگ و مير خودشان مواجه هستند .
در اواسط دوران ميانسالي، برخي از مسوليت هاي خودشان را انجام نمي دهند و به سرگرمي خودشان مي پردازند.


به همين دليل است كه عبارت “بحران ميانسالي” در اغلب موارد باعث مي شود كه افراد تمايل بيشتري به ديدن عكس هاي خانم ها و ماشين هاي ورزشي داشته باشند.
فرض بر اين است كه مسن شدن منجر به احسال افسردگي، پشيماني و اضطراب مي شود.
همچنين بحران ميانسالي يك مرحله اي مي باشد كه به افراد اجازه مي دهد تا بار ديگر احساس جواني بكنند، چرا كه آنها با اين چالش كه نيمي از عمر آنها تمام شده است، مواجه مي شوند.
ولي ناراحتي هاي عاطفي كه برخي از افراد در دوران ميانسالي تجربه مي كنند، منجر به ايجاد تغييرات عمده اي در سبك زندگي نمي شود كه شامل تمايل به جوان شدن مجدد باشد.
در واقعيت، بحران ميانسالي مي تواند به يك مورد كاملا مثبتي تبديل مي شود.
آيا بحرانهاي ميانسالي در واقعيت وجود دارند؟هيچ شخصي بحران ميانسالي را تجربه نمي كند. در واقع، مطالعات صورت گرفته نشانگر اين است كه براي اكثر افراد موجود در سرتاسر جهان، بحران ميانسالي به عنوان يك مسئله و مشكل مطرح نمي باشد.
در واقع برخي از محققين بر اين عقيده هستند كه مفهوم بحران ميانسالي يك ساختار اجتماعي است و اين عقيده وجود ندارد كه فرد حتما در دهه پنجم زندگي خودش با مشكلاتي مواجه شود و از كار افتادگي را تجربه كند.
در يك ارزيابي ملي صورت گرفته در مورد ميانسالي در ايالات متحده، يك راي گيري صورت گرفت تا مشخص كند كه چه تعدادي از افراد بحران ميانسالي را تجربه مي كنند.
در حدود ۲۶ درصد از شركت كنندگان گزارش كردند كه آنها با بحران ميانسالي مواجه هستند.
با اين وجود، بيشتر شركت كنندگان گزارش كردند كه بحران ميان سالي آنها قبل از سن ۴۰ سالگي يا بعد از سن ۵۰ سالگي صورت گرفته است.
به همين دليل اين سوال ايجاد شده است كه آيا بحران مورد نظر، به صورت واقعي مربوط به ميانسالي مي باشد، چرا كه در حالت معمولي سن ۴۵ سالگي به عنوان سن ميانسالي در نظر گرفته مي شود.
از هر چهار نفري كه گفته بودند يك بحران ميانسالي دارند، يك نفرشان بيان كردند كه ميزان گستردگي بحران نسبت به سن آنها زياد بوده است.
فاكتورهايي كه منجر به تقويت بحران مي شوند شامل تغييرات زندگي مي باشند كه مواردي از قبيل طلاق، از دست دادن شغل، از دست دادن شخص دوست داشتني يا جابجايي را شامل مي شود.
تست جنسي ، مركز مشاوره ايران ، مركز روانشناسي ايران، مشاوره شغلي آنلاين، مركز مشاوره خانواده ، نوروفيدبك چيست ، تست تفاهم زن و شوهر
علائم مربوط به بحران عاطفيبه دليل اينكه يك تشخيص معياري براي “بحران ميانسالي” وجود ندارد، مطالعه كردن اين مفهوم براي محققان سخت مي باشد.
معمولا محققان نسبت به مواردي كه بحران ميانسالي را تشكيل مي دهند، مخالفت دارند.
بيشتر تحقيقات صورت گرفته بر اساس پاسخهاي افراد نسبت به سوالات مربوط به تجربه كردن بحران ميانسالي مي باشد.
البته، موردي كه يك شخص به عنوان بحران ميانسالي در نظر مي گيرد، ممكن است كه با مورد بيان شده توسط فرد ديگر يكسان نباشد.
در حالي كه معمولا ترس از مرگ يا تمايل به دوباره جوان شدن به عنوان بحران ميانسالي تعريف مي شود.
ولي عواطفي كه در طول بحران ميانسالي تجربه مي شوند، نسبت به ناراحتي كه يك فرد مي تواند در طول يك بحران معمولي زندگي تجربه كند، تفاوت چنداني ندارد.
انجمن روانشناسان آمريكا بيان كرده است كه يك بحران عاطفي عبارت از “يك تغيير مشخص و ناگهاني در رفتار” مي باشد كه براي ساير افراد هم مشهود است.
مثال هاي مربوط به تغييرات رفتاري عبارتند از:
بي توجهي نسبت به بهداشت شخصيتغييرات قابل توجه در عادات خوابيافزايش يا كاهش وزنتغييرات مربوط به حالت رواني، همانند افزايش عصبانيت، بي التهابي، ناراحتي يا اضطراب.دوري از موارد روتين يا روابط عادي.مشكلات اوايل ارتباط كه به مرور زمان بدتر خواهند شد۵ روش براي داشتن هوش عاطفي بيشتر در محيط كاريكشف سبك دلبستگي، دريچه اي به زندگي واقعي (بخش دوم)كشف سبك دلبستگي، دريچه اي به زندگي واقعي (بخش اول)علائم بحران ميانسالي چه مواردي هستند؟چرا احتمال بروز يك بحران ميانسالي وجود دارددر مورد اكثريت افراد، دوره ميانسالي عبارت از زماني است كه روابط و نقش هاي فرد تغيير پيدا مي كنند.
برخي از افراد مجبور مي شوند كه در طول دوره ميانسالي از والدين مسن خودشان نگهداري كنند.
برخي از آنها به نگهدارنده خانه خالي تبديل مي شوند – يا ممكن است كه آنها اين احساس را داشته باشند كه نوجوانان آنها يك رشد بسيار سريعي دارند.
در مورد ساير افراد، سن ميانسالي مي تواند عبارت از زمان و دوره حسرت و پشيماني باشد.
برخي از افراد نسبت به عدم انتخاب يك مسير شغلي متفاوت يا ايجاد نكردن زندگي رويايي خودشان، دچار حسرت و پشيماني مي شوند.
علاوه بر اين، فرآيند مسن شدن در اين دوره زماني مشخص تر مي شود.
برخي از افراد در اين دوره دچار بيماري مي شوند، در حالي كه ساير افراد متوجه كاهش توانايي هاي فيزيكي خودشان مي شوند.
براي برخي از افراد، ميانسالي مي تواند يك سن مربوط به يك تفكر و تامل گسترده باشد.
آنها ممكن است كه سالهاي گذشته خودشان را بررسي كنند و اين سوال را بپرسد كه در صورتي كه آنها يك مسير متفاوتي براي زندگي شان انتخاب مي كردند، چه اتفاقي ممكن بود براي آنها صورت بگيرد.
ممكن است ساير افراد بيشتر در مورد روزهاي شاد زندگي خودشان تفكر كنند.
براي افرادي كه متمايل به هدف هستند، ميزان تفكر كم مي باشد و ميزان اقدام بيشتر است.
اين افراد به جاي بررسي كردن گذشته خودشان، تلاش مي كنند كه در مرحله دوم زندگي خودشان به اهداف بزرگتري دست پيدا كنند.
كاهش خوشحالي در دوره ميانساليبيشتر مطالعات صورت گرفته نشانگر اين هستند كه خوشحالي داراي يك منحني U شكل مي باشد.
ميزان خوشحالي در اوايل دوران نوجواني به صورت تدريجي كاهش پيدا مي كند و اين روند تا دهه پنجم زندگي فرد ادامه پيدا مي كند.
در افرادي كه در دهه ششم زندگي خودشان هستند، ميزان اين خوشحالي بار ديگر شروع به افزايش مي كند.
اطلاعات به دست آمده از نيم ميليون آمريكايي و اروپايي، وجود داشتن اين روند را تاييد كرده است.
افراد در دوران دهه هفتم زندگي خودشان، شادترين دوره زندگي شان را تجربه مي كنند، ولي افراد در دهه پنجم زندگي خودشان، پايين ترين سطح خوشحالي ممكن در طول زندگي شان را تجربه مي كنند.
با اين وجود، به نظر مي رسد كه منحني U شكل در سطح جهاني مصداق نداشته باشد. اين منحني بيشتر در كشورهاي داراي درآمد بالا مصداق دارد.
يك كاهش تدريجي در خوشحالي مي تواند دليل تنفر افراد از يك بحران ميانسالي را توضيح بدهد – كه مربوط به كاهش ميزان خوشحالي آنها مي باشد.
هرچند كه اطلاعات به دست آمده افزايش خوشحالي را در مراحل بعدي زندگي نشان مي دهند، ولي يك عقيده فراگير در بين افراد بيانگر اين است كه ميزان خوشحالي با افزايش سن كاهش مي يابد.
بنابراين برخي از افراد ممكن است اين تفكر را داشته باشند كه در اواسط دهه پنجم زندگي (۴۵ سالگي)، زندگي آنها به تدريج در شرايط وخيم تري قرار مي گيرد و اين امر منجر به تشديد بحران ميانسالي شود.
بحرانهاي ميانسالي در برابر افسردگيممكن است برخي از افراد افسردگي را در دوره ميانسالي خودشان تجربه كنند و اين افسردگي را به عنوان بحران ميانسالي خودشان در نظر بگيرند.
بر اساس گزارش مراكز كنترل و پيشگيري بيماري، زنان ۴۰ تا ۵۹ ساله در ايالات متحده، بالاترين نرخ افسردگي (۱۲٫۳) را در بين گروه هاي سني و جنسيتي دارند.
نرخ مرگ و مير در دوره ميانسالي در بالاترين سطح ممكن قرار دارد – به خصوص در بين مردان سفيد پوست.
براي افراد موجود در دوره ۴۵ تا ۵۴ سالگي، احتمال خودكشي بيشتر از ساير گروه هاي سني مي باشد.
آيا يك بحران ميانسالي منجر به افسردگي مي شود؟ آيا افسردگي منجر به يك بحران ميانسالي مي شود؟
يا اينكه افسردگي كه افراد در دوره ميانسالي تجربه مي كنند، به عنوان بحران ميانسالي مورد اشاره قرار مي گيرد؟
آيا يك بحران ميانسالي منجر به افزايش ريسك خودكشي مي شود؟ هيچ شخصي به طور قطع نمي تواند بگويد كه بحران ميانسالي، متفاوت از بحران سلامت رواني مي باشد كه در طول يك مرحله خاص از زندگي فرد صورت مي گيرد.

بحران ميانسالي و زوال عقلممكن است كه برخي از افراد مشكلات سلامتي را با بحران ميانسالي اشتباه بگيرند. يك تغيير در رفتار يا تغيير در شخصيت مي تواند علامتي از يك زوال عقل باشد.
همچنين در حاليكه ما تمايل داريم آلزايمر و زوال عقل را به عنوان مواردي در نظر بگيريم كه تحت تاثير مسن بودن فرد قرار دارند، ولي براساس گزارشات دريافت شده از جامعه، ۵ درصد از موارد آلزايمر قبل از سن ۶۵ سالگي بروز مي كنند.
افرادي كه با زوال عقل زودرس مواجه مي شوند، ممكن است كه مشكلاتي را در زمينه برنامه ريزي، سازماندهي يا تفكر در مورد آينده داشته باشند.
كارملا تارتاگليا[۱]، به عنوان متخصص باليني و دانشمندي كه در انجمن آلزايمر تورنتو عضويت دارد، در يك مقاله چاپ شده خودش در مجله كانورزيشن[۲] بيان كرده است .
“در مراحل اوليه، يك تغيير در شخصيت فرد مي تواند توسط همسر فرد به اشتباه و به عنوان يك بي تفاوتي، يك بحران ميانسالي يا يك مورد ديگري در نظر گرفته شود.”
تارتاگليا توضيح مي دهد كه تغييرات مربوط به زوال عقل قبل از اينكه به صورت كامل تشخيص داده شوند، در اغلب موارد منجر به جدايي يا طلاق مي شوند.
جنبه مثبتيك مطالعه صورت گرفته در سال ۲۰۱۶[۳] كه در مجله بين المللي توسعه رفتاري چاپ شده بود، يك نتيجه گيري مهمي در رابطه با بحران ميانسالي – كنجكاوي داشته است.
محققان نتيجه گيري كرده بودند افرادي كه يك بحران را تجربه مي كنند – چه در اوايل زندگي خودشان و چه يك بحران ميانسالي – كنجكاوي بيشتري را تجربه مي كنند.
مشاركت كنندگان گزارش كرده بودند كه نسبت به خودشان و دنياي گسترده پيرامونشان بيشتر كنجكاو مي شوند.
ناراحتي و نااطميناني كه شركت كنندگان تجربه مي كنند، باعث مي شود كه آنها پذيراي ايده هاي جديدي باشند كه مي تواند به ايجاد بينش و راه حل هاي خلاقانه منجر شود.
اين كنجكاوي مي تواند به يافته هاي جديد يا فرصت هاي جديدي منجر شود و منجر به آرامش فرد در اوج بحران شود.
به چه نحوي مي توان زمان مناسب براي كمك گرفتن را تشخيص دادناراحتي ميانسالي مي تواند منجر به تغييرات مثبتي شود و فرد نياز به كمك متخصصان باليني نداشته باشد.
شايد شما در حالتي كه معنوي تر شده باشيد يا در شرايطي كه تصميم گرفته باشيد داوطلب باشيد، زندگي معنادارتري را تجربه كنيد. ولي اين مورد همچنين مي تواند منجر به آسيب ديدن بهزيستي شما شود.
در صورتي كه در دوران ميانسالي احساس كرده باشيد كه يك بحران روانشناختي را تجربه مي كنيد، شما بايد آن را همانند ساير بحران هاي عاطفي در نظر بگيريد و برخورد مشابهي (كه با ساير بحران ها داشته ايد را) با آن داشته باشيد.
در صورتي كه شما علائم ناراحت كننده اي را تجربه مي كنيد كه منجر به ايجاد نقص در عملكرد شما مي شود، حتما به يك متخصص مراجعه كنيد.
در ادامه برخي از زمانهايي معرفي شده است كه شما حتما بايد با پزشك خودتان يا يك متخصص سلامت روان ارتباط برقرار كنيد:
ناراحتي عاطفي شما منجر به ايجاد اختلال در خواب شما شود يا بر روي اشتهاي شما تاثيرگذار باشد.نتوانيد در محيط كار تمركز داشته باشيد، يا به خاطر ناراحتي خودتان دچار بيماري شويد.استرس يا حالت رواني شما منجر به آسيب رساندن به روابط شما شود، همانند افزايش تنش و دعوا با همسر يا خواهر و برادر.علاقه خودتان نسبت به فعاليت هاي فراغتي و سرگرمي ها را از دست داده باشيد.در صورتيكه به فكر ايجاد تغييرات مهمي در زندگي خودتان هستيد، همانند خاتمه دادن به يك رابطه بلندمدت، تغيير دادن كار، يا جابجايي – و اين تمايل شما به تغييرات، به دليل ناراحتي دروني شما در دوره ميانسالي باشد
– قبل از هر كاري، مراجعه كردن به يك متخصص سلامت باليني براي شما ضرورت دارد.
چگونه مي توانيد به يك فردي كه دوستش داريد، كمك كنيددر صورتي كه نسبت به تجربه بحران ميانسالي توسط يكي از دوستان يا اعضاي خانواده خودتان مشكوك هستيد، چند روش وجود دارد كه با استفاده از آنها مي توانيد به وي كمك كنيد. اين موارد عبارتند از:
گوش كننده خوبي باشيد:به كسي كه دوستش داريد، اجازه بدهيد كه در مورد ناراحتي خودش صحبت بكند.گوش دادن به روش غيرقضاوتي و نصيحت نكردن وي در ابتدا مي تواند به وي كمك كند.نگراني خودتان را بيان كنيد: از بيان كردن عباراتي همانند “به نظر مي رسد كه تو با يك بحران ميانسالي مواجه هستي” خودداري كنيد.در عوض، سوالاتي را از وي بپرسيد كه خجالت آور يا سرزنش كننده نباشند. براي مثال به وي بگوييد كه “نسبت به آخرين باري كه با هم ملاقات كرديم، تفاوت پيدا كرده ايد. آيا همه چيز خوب هست؟”در مورد اهميت كمك گرفتن با وي صحبت كنيد: فرد را تشويق كنيد كه با پزشك خودش مشورت كند.در نظر داشته باشيد كه ممكن است تغييرات صورت گرفته در وي به دليل مشكلات باليني باشد. براي مثال، يك مشكل تيروئيدي مي تواند منجر به تغيير وضعيت رواني شود.يا ممكن است كه شما علائم اوليه زوال عقل را در وي مشاهده كنيد. در صورتي كه پزشك مراجعه شده داراي صلاحيت لازم باشد، مي تواند وجود داشتن مشكلات باليني و زوال عقل را مشخص كند.به خاطر خودتان به وي كمك كنيد: در صورتي كه يك فرد نزديك به شما به پزشك مراجعه نكند، به خاطر خودتان به وي كمك كنيد و خودتان به پزشك مراجعه كنيد.مشورت گرفتن از يك متخصص سلامت روان مي تواند به شما كمك كند تا يك برنامه اي را اجرا كنيد كه به شما اجازه بدهد تا يك نقش حمايت كننده از ساير افراد را داشته باشيد و همزمان با آن، خودتان را در وضعيت سالمي نگه داريد.در صورتي كه يك فردي خودكشي كرده باشد، فورا كمك بگيريد: در صورتي كه يك فرد تهديد كند كه به خودش يا ساير افراد صدمه مي زند، فورا دخالت كنيد.در صورت لزوم، فرد را براي بررسي شدن به اوژانس انتقال بدهيد. در صورتي كه فرد از رفتن به بيمارستان امتناع كند، به يك آمبولانس زنگ بزنيد و فرد را بدون همراه نگذاريد.(زندگي ميانسالي مي تواند بدترين زمان زندگي يك فرد باشد)

منبع: پريسا نجفي ، مركز مشاوره و روانشناسي ايران - علائم بحران ميانسالي

نویسنده:

تاریخ: سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 ساعت: 11:18

تعداد بازديد : 631

به این پست رای دهید:

بخش نظرات این مطلب


ليست صفحات

تعداد صفحات : 28

آمار

آمار مطالب آمار مطالب
کل مطالب : 1660
کل نظرات : 0
آمار کاربران آمار کاربران
افراد آنلاین : 2
تعداد اعضا : 0
آمار بازدیدآمار بازدید
بازدید امروز : 105
بازدید دیروز : 208
ورودی امروز گوگل : 0
ورودی گوگل دیروز : 0
بازدید هفته : 904
بازدید ماه : 106
بازدید سال : 25542
بازدید کلی : 3724261
اطلاعات شما اطلاعات شما
آی پی : 18.188.66.13
مرورگر : Unknown AppleWebKit
سیستم عامل : Search Bot
امروز : چهارشنبه 12 اردیبهشت 1403

درباره ما

ورود کاربران

نام کاربری :
رمز عبور :

رمز عبور را فراموش کردم ؟

آخرین نظرات کاربران

امکانات جانبی