وحيد بادغن
هدي شريفات
سعاد غوابش
دانشجويان رشته مشاوره دانشگاه شهيد چمران اهواز
مقدمه:
در اين تحقيق ضمن تبيين مفهوم مشاوره و بيان تفاوتهاي مفهوميمشاوره استدلال شده است كه اسلام يك مكتب و نظريه مشاوره اي نيست بلكه نظام فكري، عقيدتي و رفتاري جامعي است كه چارپوبهاي كلي زندگي انسان را ترسيم كرده است و راههاي وصول به فلاح و سعادت نهايي را مشخص نموده است و اصول و روشهاي مشاوره همچون ساير امور بشري بايد لااقل در جوامع اسلاميبا اهداف، ارزشها، هنجارها، برنامهها و تكاليف اسلاميسازگاري يابد. بدين ترتيب روشن ميشود كه چرا بايد مشاوره و روان درماني از ديدگاه اسلام مورد بررسي قرار گيرد. تأكيد اسلام بر مسأله مقدميو زيربنايي بهداشت و سلامت رواني انسانها و ارائه راهكارهاي مناسب براي تحقق آن، لزوم توجه به غايات، هنجارها و وظايفي كه اسلام براي بشر معين كرده است در تدوين نظريه درماني و تنظيم روشهاي مشاوره وجود توصيههاي ارزشمند و ارائه راهبردهاي كارآمد مشاوره اي در كلام و مرام معصومين (ع) و اهميت توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي ديني مراجعان در امر مشاوره و راهنمايي، پاره اي از دلايل پرداختن به اين موضوع از ديدگاه اسلام ميباشند.
تعريف مشاوره حرفه اي:
مشاوره در مفهوم جديد و حرفه اي آن ترجمه واژه انگليسي counseling از ماده counsel به معناي پند، نصيحت، راهنمايي و پيشنهاد است. براي اين مفهوم در اصطلاح تخصصي آن تعاريف فراواني ارائه شده است. از آن جمله كميته معيارهاي حرفه اي انجمن روان شناسي امريكا در سال 1981 حرفه مشاوره را با توجه به جنبههاي عملي و قابليتهاي اجرايي آن چنين تعريف ميكند:
مشاوره يعني كمك به مراجعين براي كسب مهارتهاي فردي – اجتماعي و تغيير و يا اصلاح اين مهارتها، توسعه و پيشرفت سازگاري و افزايش انطباق آنان با تمينات و خواستهاي متنوع و متغير زندگي، افزايش مهارتها به منظور مقابله با مشكلات محيطي و بالاخره توسعه انواع قابليتهاي آنان در حل مسائل، مشكلات و تصميم گيريها (American psychologists vol:36 pp.6502-663 به نقل از شريفي نيا 1378)
مفهوم مشورت در اسلام
كلمه مشورت و مشاوره كه در تداول فارسي زبانان به كسر «واو» و «راء» تلفظ ميشد ولي تلفظ صحيح آن مشاوَرَه به فتح «واو» و «راء» است واژه اي عربي است از ريشه شار، يشير به معناي بيرون آوردن، آراستن و رأي زدن است (لغت نامه دهخدا، واژه مشاوره)
در قرآن مجموعاً سه بار كلمات هم خانواده آن ذكر شده است و به معناي توافق و هم رأيي، اهتمام به جلب نظر و رأي مردم در مسائل حكومتي و عاملي از مجموعه عوامل مؤثر در تشكيل يك جامعه سالم به كار رفته اند.
اين موارد به نقل از شريفي نيا 1378 عبارتند از
الف) فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا ... (بقره آيه 233).
اگر پدر و مادر با رضايت و مشورت يكديگر تصميم گرفتند كودك را از شير بگيرند اشكالي به رأي آنان نيست. در اين آيه مشاوره به معناي توافق والدين است.
ب) فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (آل عمران، آيه 159)
پس در سايه لطف و رحمت پروردگارت با آنان نرمخويي كردي و اگر تندخو و سنگدل بودي قطعاً از پيرامون تو پراكنده ميشدند، پس از ايشان در گذر و برايشان آموزش خواه و در امور با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتي بر خدا توكل كن كه خدا توكل كنندگان را دوست دارد.
اين آيه ناظر به حوادث جنگ احد كه در آن افرادي از جبهه گريخته بودند تقاضاي بخشش داشتند و خداوند پس از اشاره به يكي از ويژگي اخلاقي پيامبر (نرم خويي) و ضمن فرمان به عفو و طلب رحمت براي آنان از پيامبر ميخواهد كه بازهم با آنها مشورت كند و رأي و نظر آنان را ناديده نگيرد. مفسران درباره علت امر به مشورت با وجود كمال عقل پيامبر (ص) و وحي آسماني وجوه مختلفي را بيان داشته اند. از آن جمله فخر رازي در تفسير كبير يكي از وجوه ضرورت امر به مشورت را چنين توجيه ميكند كه گرچه عقل پيامبر از عقل همه مردم كامل تر است و علوم بيشتري نيز محدود است ولي بعيد نيست كه وجوهي از مصلحت به نظر كسي برسد و به نظر پيامبر نرسيده باشد. (تفسير كبير جلد 5، ص 61) در آيه فوق امر به مشورت يك دستور حكومتي است. از اين رو ميبينيم پس از انجام مشورت و روشن شدن نتيجه هرگونه دودولي و پراكندگي بايد كنار گذاشته شود و قاطعيت و تصميم جانشين آن گردد.
ج) وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (شوري، آيه 38)
[مؤمنان كساني هستند] كه نداي پروردگارشان را اجابت كرد. و نماز را برپا ميدارند و امورشان با مشورت سامان ميپذيرد و از آنچه داده ايم انفاق ميكنند.
بنابر مطالب پيش گفته شده به نظر ميرسد كه مفهوم شعر و مشورت در قرآن كريم در معاني سه گانه توافق و هم رأيي، اهتمام به جلب نظر و رأي مردم در مسائل حكومتي و عاملي از مجموعه عوامل موثر در ايجاد انسانهاي صالح و تشكيل جامعه سالم به كار رفته است.
دلايل بررسي مشاوره از ديدگاه اسلام:
با تأمل در آيات و روايات ميتوان نتيجه گرفت كه مفهوم مشورت و مشاوره از نظر قرآن كريم و ديگر منابع اسلامي، با مفهوم مشاوره و روان درماني تخصصي و حرفه اي آن- كه امروزه مورد توجه و تأكيد روان شناسان و مشاوران است – متفاوت است و نميتوان اين دو را مترادف و داراي يك معنا دانست. اما اين بدان معنا نيست كه نميتوان در باب رابطه مشاوره با اسلام سخن گفت و بايد آنها را دو مقوله كاملاً جدا دانست. بلكه دلايل مهميوجود دارد كه نشان ميدهد كه پرداختن به اين مباحث لااقل در جوامع اسلاميكاملاً اجتناب ناپذير است. پاره اي از دلايل به نقل از شريفي نيا 1378 عبارتند از:
1- تأكيد اسلام بر بهداشت رواني و سلامت روح انسانها
هرچند مفهوم سلامت روح و به تعبير قرآني آن قلب سليم (شعراء، آيه 89) مفهوئميارزشي است ولي سلامت رواني به معناي روان شناختي آن پيش شرط و مقدمه تحقق قلب سليم است. در قرآن كريم مفاهيم سه گانه، سكينه، حيات طيبه و قلب سليم به نوعي آرامش و سلامت روحي انسانها اشاره دارد. سكينه از ماده سكون به معناي آرام بودن دل و فقدان هرگونه اضطراب است. اين واژه شش بار در قرآن ذكر شده است. از مجموع آياتي كه اين واژه در آنها آمده است، ميتوان استفاده كرد كه آرامش دروني و يا سكون و ثبات قلبي موهبتي است الهي كه بر اثر ايمان به خداوند متعال و عمل صالح حاصل ميشود. (فتح، آيه 4)
قلب سليم نزديك ترين مفهوم به سلامت رواني است چون غالباً ماده قلب در فرهنگ ديني به معناي روح، روان و عقل به كار برده شده است و قلب سليم يعني قلبي( يا روح و رواني) كه از هرگونه بيماري و انحراف اسلاميو اعتقادي و رفتاري به دور باشد(شعراء آيه 89 و صافات، آيه 84).
بنابراين با وجود ارزش مدار بودن مفهوم سلامت روح و روان در اسلام و تفاوت آن با مفهوم بهداشت رواني موجود در ادبيات روان شناسي معاصر، ولي از آنجا كه سلامت رواني مقدمه لازم و ضروري تأمين سلامت روح و نفس انساني است، بهداشت روان نيز مورد توجه و تأكيد خاص اسلام قرار گرفته است و براي تأمين آن در سطح فرد و جامعه توصيهها و دستورات فراواني از سوي معصومين (ع) ارائه شده است. بديهي است كه يكي از مهمترين راههاي تأمين سلامت رواني انسانها در جامعه گسترش امر مشاوره و راهنمايي است.
2- لزوم توجه به نمايات، هنجارها و وظايف اسلاميدر تدوين نظريه درماني كاربرد مشاوره در جوامع اسلامي
اسلام به عنوان مكتبي خاص و همه جانبه نگر كه ماهيت انسان، چگونگي رفتار او در اين جهان و وظايف و سرنوشت وي از مباحث محوري آن به شمار ميآيند و سعادت و رستگاري انسان و حركت در مسير كمال مطلق، هدف اساسي و نهايي آن ميباشد براي سلامتي روح و روان انسان اهميتي فوق العاده قائل است. به همين جهت براي هر مرحله از رشد و تكامل انسان برنامهها و وظايف خاصي معين كرده است. تكاليف عبادي همچون نماز، روزه، خمس، زكات، حج، ذكرو دعا و توصيههاي اخلاقي همچون، توكل، ولايت، محبت، صله رحم، حسن خلق و توجه به قانون خانواده، ازدواج سالم و ... نمونههايي از اين وظايف و برنامهها براي تأمين سلامت فردي و اجتماعي انسانهاست. توجه و عمل به اين برنامهها و تكاليف است كه راه سعادت و كمال انساني را هموار ميكند و او را به سوي هدف نهايي انسانيت كه از نظر قرآن َإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ (فاطر، آيه 35؛ نور آيه 24؛ آل عمران آيه 28و ...) است رهنمون ميسازد.
3- ضرورت توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي ديني مراجعان:
توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي مورد احترام مراجعان از اصول اوليه اي است كه براي دستيابي به يك مشاوره موثر و تاثير گذار بايد مورد توجه مشاوران قرار گيرد. بحث از ارزشها بحث از چيزهايي است كه مردم به آن معتقدند از آن دفاع ميكنند و در زندگي مهم تلقي ميشوند. ارزشها علت رفتار مردم و حتي طرز فكر آنهاست، انگيزه افراد براي برنامه ريزي و عمل است. بنابراين باورها و ارزشهاي انسان به زندگي او جهت ميدهند و چگونگي رفتار وي را مشخص ميسازند. از سوي ديگر اشخاصي كه ارزشهاي خود را نميشناسند غالباً دچار رفتارهاي بي معنا و بي ثمر، گمگشتگي نقش و بي هويتي و در نتيجه گرفتار تعارض و ناكاميميگردند.
درك ارزشهاي مراجع از سوي مشاور ميتواند تسهيل گر درك مشاور از رفتار، اهداف، تعارضها يا مسرورگيهاي مراجع باشد و به همين ترتيب رعايت اين ارزشها در دستورالعملها و روشهاي ارائه شده از سوي وي ميتواند تأثير به سزايي در تسريع فرآيند درمان و حل مشكلات داشته باشد.
4- وجود توصيههاي ارزشمند و راه كارهاي موثر مشاوره اي در كلام و مرام معصومين عليه السلام.
هرچند وظيفه و هدف اصلي پيامبران الهي و ائمه معصومين (ع) آوردن دانش و معرفت تجربي جديد نبوده است، بلكه رسالت اصلي آنان تبيين جهت درست زندگي براي رسيدن انسانها به رشد، كمال و سعادت واقعي است ولي شكي نيست كه مردم براي حل مشكلات تربيتي و ديني و كاهش فشارهاي عاطفي و روحيشان همواره در زمان حيات معصومين (ع) به آنان مراجعه كرده و از آنها طلب راهنمايي و كمك ميكرده اند ايشان نيز با سعه صدر و سوي گشاده پذيراي مردم بوده و براي درمان دردهاي روحي و اختلافات رفتاري آنها، تناسب با شرايط و موقعيت فرد مراجعه كننده توصيههايي ارزشمند ثمربخش ميكردند كه روان و رفتار آنها را متحول ميساخت، نمونههايي در كتب سيره و تاريخ نقل شده است.
اهميت مشاوره در احاديث:
در احاديث ارزشمندي كه از حضرت پيغمبر (ص) بر ائمه اطهار (ع) نقل گرديده، اي اهميت مشاوره نتايج مفيدي ذكر شده است كه به پاره اي از آنها اشاره ميكنيم:
1-حضرت پيغمبر(ص)
1- المشاوَرَةُ حِصن من النَّدامَةِ و اَمن من المَلامَةِ
مشورت حصار ندامت است و ايمني از سلامت (نهج البلاغه 3095)
2- لانَدِمَ من إستَشارَ
هركه مشورت كند پشيمان نشود (نهج الفصاحه 2509)
3-لايفعلن احدكم امراحتي يستشير.
هيچ يك از شما كاري را جز با مشورت انجام ندهد. (مكارم الاخلاق، صفحه 124)
2- حضرت علي (ع)
1-2 جز با مشورت به راه درست نتوان رسيد. (غررالحكم 6/64)
2-2 آراء را به محك يكديگر بزنيد تا صواب از ميان آنها متولد شود. (غرر و درر 2/266)
3-2 مشورت كننده از خطا ايمن و بده راست (ترجمه غرر درر 1/1256)
3- امام جواد (ع) إن المشورة مباركة همان مشورت بركت است. (تفسير عياشي 1/250)
هدفهاي مشاوره
هدف از مشاوره بدست آوردن نظريه يا نظريات بهتر در حل مشكلات، بهتر شناختن راه صحيح و يا تهيه طرحهاي اجرائي مناسب در زمينههاي مختلف است. در مشاوره علاوه بر ياري گرفتن در حل مشكل و يا دست يافتن به نظريات بهتر در مسائل مختلف، هدفهاي ديگري نيز مورد نظر ميباشد كه به مهم ترين آنها به شرح زير اشاره ميشود:
1- استفاده از تأييد و حمايت ديگران.
در اين مورد به ذكر و حديث زير مبادرت ميكنيم:
از پيامبر اكرم:
خودپسندي وحشتناك ترين تنهاييها است و مشورت مطمئن ترين پشتيبان است (تفسير صافي ص 106 چاپ قديم)
2- جلوگيري از انتقادات ديگران در صورت عدم موفقيت.
3- شناسايي افراد صاحب نظر و مؤمن
4- رشد فكري مردم.
5- احترام به نظرات افراد و احتراز از استبداد رأي.
6- ايجاد اين فكر كه استفاده از نظرات ديگران عيب و عار نميباشد و در نهايت اين امر در تمام شئون جامعه تصميم يابد. بنابراين مشاوره هميشه دليل بر عدم آگاهي شخص نيست بلكه اين موارد نيز از هدفهاي مورد نظر در مشاوره بوده و غالباً حصول به همه يا تعدادي از آنها مورد نظر ميباشد.
خصوصيات راهنما و مشاور از ديدگاه اسلام
مطهري در كتاب مشاوره و راهنمايي از ديدگاه اسلام با بررسي برخي احاديث منقوله از پنبي اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) خصوصيات مشاوره يا راهنما را به شرح زير بيان ميكند:
1- عاقل باشد.
طبق فرموده بزرگان دين، بهترين راهنماي ما، عقل ماست و بايد با كساني مشورت كرد كه از اين نعمت به نحو احسن برخوردار باشند. نبي اكرم صلّي الله عليه و آله ميفرمايد: از عاقل رهبري جوئيد تا به راه راست برسيد و وي را نافرماني نكنيد كه پشيمان ميشويد (نهج البلاغه ص 275)
2- رازدار و امانت دار باشد.
اصولاً از وظايف اخلاقي و ديني هر مسلماني است كه راز برادر و خواهر مسلمان خود را حفظ نمايد. در شريعت مطهر اسلام كتمان سرّ مؤمن مورد تأكيد قرار گرفته و اين در موارد شغلي از اهميت بيشتري برخوردار است ؛ زيرا اگر خرد اطمينان پيدا كند كه اسرارش نزد مشاور محفوظ ميماند، با جرأت و اطمينان كاملب همه آنچه را كه در مداواي وي تأثير گذار باشد، بي مها با اظهار ميكند و اثر مثبت اين كار نيز در تشخيص بيماري بركسي پوشيده نيست. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: كسي كه زواياي پنهان بيماري اش را كتمان نمايد، طبيبش از معالجه وي عاجز ميماند ( وزارت بهداشت و درمان پزشكي، اختلالات پزشكي، چاپ 1370 – ص 161)
3- عالم و با تجربه و دورانديش باشد.
نميتوان در كارهاي مهم زندگي با افرادي كه بينش عميق و دورانديشي ندارند مشورت كرد، حضرت علي عليه السلام در اين باره ميفرمايد: با دوست مهربان دورانديش مشورت كن، پيروزي ميآورد (غررالحكم ج 2 حرف ميم خ 147)
4- اهل مطالعه و صاحب رأي و كوشا در نظر دادن باشد.
انسان در هر شغل و حرفه اي لازم است كه مهارتهاي مورد نياز آن شغل و حرفه را بدست آورد .امام صادق (ع) در اين باره ميفرمايد: هر صاحب صنعت و حرفه اي براي مورد توجه واقع شدن به سه خصلت نياز دارد: 1- در كار خود حاذق و ماهر باشد؛ 2- در آن كار حق امانت را ادا نمايد، 3- نسبت به مراجعان خوش رو و مهربان باشد (وزارت بهداشت و درمان پزشكي، اخلاق پزشكي چاپ 1370 ص 146-147)
5- با صراحت و فصاحت صحبت كند و از توانايي لازم براي درك و فهم مطالب برخوردار باشد:
قرآن ميفرمايد: وقولو للناس حسناً بيان به بهترين صورت باشد (بقره آيه 13) سخن را چنان نرم و مطبوع بايد گفت كه (عايقها را از درون مخاطب كنار زند، و او را به توجه وا دارد) تا متذكر و بيدار گردد و بلكه باعث حشيّت دل وي شود ( طه آيههاي 44-43)
6- مهربان و صميميباشد:
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: مشورت با محتاط مهربان مايه پيروزي است (غررالحكم ج6- ص 146)
7- داراي ظاهري آراسته باشد:
روايت شده است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در آيينه مينگريست و موهاي خود را مرتب ميكرد و شانه ميزد و گاهي در آب مينگريست و مويش را ميآراست و علاوه بر خانواده اش خود را براي اصحاب نيز آراست و ميفرمود: خداوند از بنده اش ميپسندد كه براي رفتن نزد برادرانش خود را براي آنها آماده كند و زيبا سازد (وسائل الشيعه ج 3 ص 340)
وظايف مشاوران:
حسيني در كتاب مشاوره راهنمايي در تعليم و تربيت اسلاميدر خصوص وظايف مشاوران چنين مينويسد:
1- اگر مشاور با وجود پيدا كردن جهت رشد مراجع، او را عمداً به راهي ديگر هدايت كند، به او خيانت كرده است رسول اكرم (ص): كسي كه به بر ادرش نظر مشورتي بدهد و او را به راهي نظر دهدكه رشد را در راه ديگري سراغ داشته باشد قطعاً به او خيانت كرده است. (مسند احمد 2/365)
2- در مشاوره ولو با دشمن بايد بي طرفي و امانت را رعايت كرد.
امام صادق (ع):
بدان اگر ضارب علي (ع) و قاتل او مرا امين شمارد و از من پند خيرخواهانه و نظريه طلب كند در صورتيكه اين درخواست را بپذيريم حتماً امانت را در اين كار نسبت به او رعايت خواهم كرد. (؟؟؟ العقول 374)
3- مشاور در مشاوره بايد كمال سعي و كوشش را در جهت ارائه ي نظر بخرج دهد و زماني رأي خود را بمراجع عرضه كند كه كوشش فكري فراوان بمنظور يافتن نظر صحيح و مناسب كرده باشد.
4- مشاور نبايد خود را در مقام راي و تدبير بالاتر از همه بداند. او بايد از ارائه فكر نسنجيده بپرهيزد و از اظهارنظر بيموقع براي افراد خود رأي، احمق، متلوّن و لجوج خودداري كند (مگر زماني كه براي پذيرش و انجام نظر ارائه شده آمادگي حاصل نمايند).
5- مشاور بايد مراجع را در صورتي كه خود از حل مشكل و ارائه نظر در مورد وي عاجز است به فرد صاحب نظر و متخصص مربوط ارجاع دهد.
امام زين العابدين (ع) ميفرمايد:
و اگر رأي و نظري نداري ولي كسي را سراغ داري كه به رأيش اعتماد داري و او را در صورتي كه خودت مشكلي داشتي بعنوان مشاور) ميپسنديدي به او معرفي و ارشاد كني تا در خيرخواهي و نصيحتش كوتاهي و فروگذاري كرده باشي و (البته) هيچ دگرگوني و نيروئي جز بخدا (با توسل به او) مقدور نيست. (رساله حقوق امام سجاد. بند 39 و 40)
6- مشاور بايد مراجع را بپذيرد و او را راهنمايي نمايد.
رسول اكرم (ص) ميفرمايد:
هرگاه كسي از شما از برادرش مشورت بخواهد بايد او را راهنمايي كند. (تفسير ابن كثير 1/420-سنن ابن ماجد 2/1233)
فنون مشاوره و راهنمايي در اسلام:
1- اسلام و مصافحه:
در موقع ورود مراجع در جلسه ي مشاوره، مشاوره بايد به او سلام كند و يا اگر وي سلام كرد جوابش را داده، به او دستي دهد و به گرميوي يا بپذيرد. سلام در لغت به معناي سلامت، نهنيت، درود، صلح و آشتي، تعظيم و تكريم است. سلام خود يك فرهنگ پويا و حلقه پيوند عاطفي و اجتماعي نزد مسلمانان است. سلام نقطه آغاز و پايان روابط انساني است. امام علي عليه السلام ميفرمايد: هر تازه واردي در محيط نامأنوس حيرت زده ميشود، براي آرامشها خاطر سخن خود را به سلام آغاز كنيد( غرر الحكم ص 579).
2- احترام گذاشتن:
احترام گذاشتن به افراد از اموري است كه بايد در مشاوره مورد توجه خاص قرار گيرد. براي اين كه به اهميت و چگونگي احترام گذاشتن به ديگران پي ببريم، به ذكر نمونه اي از پيامبر بسنده ميكنيم ؛ رسول اكرم (ص) ميفرمايد: كسي كه برادر مسلمان خود را با كلمات مودّت آميز خويش احترام نمايد و غمش را بزدانيد تا اين سجيّه در او باقي است، پيوسته در سايه رحمت خداوند است.(بحار الانوار ج 16 ص 87-4)
3- گوش دادن:
گوش دادن، عملي فعال و ارادي است كه به دقت و توجه نياز دارد و شنيدن، عمل غيرارادي است و به دقت نياز ندارد. گوش دادن مهم ترين فني است كه مشاور بايد در مشاوره به كار ببندد. بدين معنا كه مشاور در جلسه ي مشاوره بايد به طور كامل و دقيق تمام حواسش را برگفتار مراجع متمركز سازد و به گفتههاي او با دقت گوش فرا دهد. امام صادق عليه السلام ميفرمايد: خوش برخوردي و خوب گوش كردن نشان دهنده ي درست انديشي است. (بحارالانوار ج 77- ص 238)
4) هم دلي كردن:
درك همه لانه بدين معناست كه مشاور يا درمان گر، دنياي مراجعان را بدان طريقي كه هست، دقيقاً دريابد و با آن همدلي كند. مشاور چنان با دنياي درون مراجع مرتبط ميشود كه گويا مشكل متعلق به خود اوست چنين درك همه لانه اي به مراجع امكان ميدهد تا عميقاً و آزادانه به خودكاوي و مكاشفه بپردازد و شناخت كامل تري از خو.د بدست آورد. پيامبر اسلام (ص) در اين باره ميفرمايد:
هيچ كس از شما ايمان نياورده است تا هنگاميكه آن چيزي را براي برادرش دوست بدارد كه براي خودش دوست دارد. (حديث نبوي به نقل از صحيح بخاري)
5) هم سازي:
مشاور مطلوب، كسي است كه در جريان روان درماني، از هماهنگي دروني برخوردار باشد و بين آن چه هست و آن چه كه ميگويد اختلافي وجود نداشته باشد. از احساسات خودش كاملاً آگاه باشد و آنها را بپذيرد و با رضايت كامل به هنگام ضرورت اين احساسات را در جريان درمان بيان كند. اين خصيصه، مبين خود بودن مشاور و نداشتن حالت دفاعي به هنگام مواجهه با مراجع است.
حضرت علي (ع) ميفرمايد:
آن كسي كه ميخواهد پيشواي مردم باشد و آنان را به دنبال خود به راهي دعوت كند، پيش از آن كه ميخواهد به ديگران ياد بدهد، خود را مخاطب كند و به خودش تعليم و تلقين ميكند و پيش از آن كه ميخواهد مردم را با زبان خود تربيت كند. آن كس كه خودش را تعليم و تلقين ميكند و خودش را تأديب و تربيت ميكند، براي احترام و تكريم شايسته تر است از آن كه معلم و مربي ديگران است (نهج البلاغه كلمات قصار)
6- پذيرش
مشاور بايد مراجع را به مشابه ي يك انسان، آن طور كه هست، خوب يا بد با تمام مشكلات و ناسازگاريهايش بپذيرد.پذيرش، يك نگرش مثبت به فرد است. در اين نگرش مثبت، مشاور، مراجع را به منزله موجودي با ارزش و صاحبشأن به حساب ميآورد كه حق تصميم گيري درباره ي خود را دارد. چنين پذيرشي ايجاب ميكند كه به مراتع توجه مثبتي مبذول شود تا احساس ارزشمندي كند. نتيجه اين كه مشاور بايد به طور غير شرطي و بدون هيچ گونه قيد و بندي، مراجع را بپذيرد. حضرت علي (ع) درباره ي پذيرش بي قيد و شرط به فرزندش محمد حنينه ميگويد: فرزندم ! به تمام انسانها نيكي كن، همان گونه كه انتظار داري نسبت به تو نيكي كنند. (وسائل الشيعه ج 8 ص 541)
7- انعكاس گفتار و احساسات:
مشاور بايد در جلسه مشاوره از طريق انعكاس به موقع و درست گفتهها و احساسات مراجع، او را به بحث بيشتر و عميق تر و جست و جوي راه حلهاي مناسب تشويق كند. مراجع در نخستين جلسه مشاوره، خود را در پيدايش مشكل سهيم نميداندو ديگران را باعث بروز مشكلاتش ميپندارد، انعكاس گفتار و احساس مراجع، همه يا بخشي از گفتههاي مراجع را بدون تغيير بيان ميكند. در حالي كه انعكاس گفتار، مشاور علاوه بر بيان گفتههاي مراجع در قالب جديد، مراجع را به تفكر و انديشه بيشتر درباره موضوع تشويق ميكند. مشاور در انعكاس احساسات مراجع همانند آيينه اي عمل ميكند كه او ميتواند حالات و عواطف خود را در مشاور بنگرد. در واقع افراد با فضيلت و دانا در جامعه مانند آيينه هستند كه زيباييها و زشتيها را ارائه ميكنند و حقايق را آشكار ميسازند. كسي كه خواستار پاكي و فضيلت است بايد خودش را به ايشان عرضه دارد و از افتخارات آن انسانهاي پاك استفاده نمايد. حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله ميفرمايد: مؤمن براي برادر خويش مانند آيينه است كه ناملايمات و بديها را از وي دور ميسازد ( علي ميرزا آقاجاني – تعليم و تربيت ج ج 1 ص 72-76)
راهنمايي
مفهوم راهنمايي: راهنمايي عبارت است از كمك به فرد در شناختن خود و محيط خويشتن و يا به عبارت ديگر راهنمايي كمك به فرد است در حل مشكلات خود و ايجاد رابطه اساسي با ديگران. (حسيني 1364)
هدف راهنمايي[1]
هدف راهنمايي آن است كه شخص بدان وسيله از وضع فعلي و امكاناتش آگاه گردد و براساس آن اهداف آينده اش را تعيين كند، و با انجام اعمال مناسب، ابعاد وجودش را رشد دهد.
اهميت راهنمايي:
راهنمايي در اسلام داراي اهميت زيادي است. در اهميت راهنمايي همين بس كه خداوند قرآن كريم را كتاب هدايت و راهنمايي ناميده است:
اين كتاب كه ترديدي در آن نيست راهنمايي پرهيزكاران است (سوره بقره آيه 1 و 2)
همانا اين كتاب هدايت و رحمت براي مؤمنين است .(سوره ي نمل، آيه 77)
پيامبر اكرم در مورد اهميت راهنمايي ميفرمايد:
اينكه خدا بدست تو مردي را هدايت كند براي تو از همه چيزهايي كه خورشيد برآن طلوع و غروب ميكند بهتر است. (نهج الفصاحه – 3175)
راهنمايي كسي كه راه را گم كرده صدقه است. (نهج الفصاحه 1119)
هركه به هدايتي دعوت كند پادش وي چون پاداش همه كساني است كه پيروي آن كننده و از پاداش آنان چيزي نميكاهد و هركه به ضلالتي دعوت كند گناه وي مثل گناهان همه كساني است كه پيروي آن كنند و از گناه آنان چيزي نميكاهد. (نهج الفصاحه 2930)
با توجه به مطالب فوق ميتوان نتيجه گرفت كه هدايت و راهنمايي از ديدگاه اسلام داراي اهميت زيادي است و ميتواند بيشترين برنامههاي آموزشي و تربيتي را در بربگيرد براي اين منظور لازم است معلولين آموزش و پرورش برنامه وسيعي در زمينه امور راهنمايي تدارك ببينند.
اصول راهنمايي[2]:
1- احترام به شخصيت فرد آدمياز اصولي است كه در راهنمايي بايد رعايت شود. تكريم مقام انساني از مواردي است كه خداوند تبارك و تعالي آن را به آدميارزاني داشته است. آيه 70 سوره ي نبي اسرائيل مؤيد اين مطلب است.
و همانا فرزندان آدم را گراميداشتيم و آنان را به مركب برّ و بحر سوار كرديم و از غذاهاي پاكيزه روزيشان داديم و بسياري از مخلوقات آنها را به نوعي برتري بخشيديم.
2- با توجه به اينكه افراد صلاحيت اداره اجتماعي و حل مشكلات شخصي خود را دارند بنابراين در راهنمايي به فرد كمك ميشود تا شخصاً مشكلاتش را حل نموده و در اداره ي اجتماعي و رفع مشكلات آن اقدام كند.
3- اصل ديگري كه راهنمايي بايد رعايت شود آن است كه حقوق انساني مراجع بايد رعايت و قبول مسوليت در رفع مشكل به خودش واگذار شود. حضرت علي (ع) در مورد بشر دوستي و انسانيت ميفرمايد:
رساترين چيزي كه بوسيله آن ميتواني رحمت الهي را به خود جلب كني اين است كه در باطن با همه مردم عطوف و مهربان باشي.
4- راهنمايي براي همه افراد و در تمام سنين انجام ميگيرد. به عبارت ديگر همان طور كه امر تعليم و تربيت و تحصيل علم كه برحسب عقايد عده اي از متخصصان مترادف با راهنمايي ميباشد بايد از گهواره تا گور انجام گيرد، راهنمايي نيز بايستي در مورد همه افراد در تمام طول عمر انجام شود.
5- چون راهنمايي به منظور رشد شخصي فرد صورت ميگيرد بنابراين نبايد تحميل گردد و به اجبار انجام شود پذيرش دين به اجبار نيست راه رشد و طريق گمراهي روشن شده است. (سوره ي بقره، آيه 256)
6- همكاري تمام دست اندركاران تعليم و تربيت در موفقيت برنامه راهنمايي ضروري است . بنابراين از هرگونه عدم هماهنگي و تضاد عمل در اجراي برنامه راهنمايي بايد خودداري گردد. در اسلام وحدت و يكپارچگي در همه امور مسلمين مورد تأكيد است و آيات زير نشانگر اين موضوع اند.
همه به ريسمان الهي چنگ بزنيد و از يكديگر جدا نشويد. (سوره ي آل عمران آيه 103)
مردان و زنان با ايمان همكار و دوست يكديگر هستند. (سوره ي توبه آيه 71)
راهنمايي حرفه اي:
در تعليم و تربيت اسلاميهدف پر ورش عبدصالح است و عبدصالح علاوه بر جنبههاي ايماني داراي خصوصيات ويژه اي است كه از جمله آن ميتوان آمادگي وي براي اشتغال به كار حلال و تأمين قسمتي از نيازهاي جامعه ذكز نمود. براي اينكه اين آمادگي در افراد ايجاد شود لازم است در تربيت آنان هدفهاي زير مورد نظر قرار گيرد:
1- پرورش افراد بگونه اي كه با كار مفيد و شر وع از نعمتهاي العي برخوردار گردند.
2- تربيت روحيه احترام به كار و كوشش در جهت عمران و آبادي و استفاده از منابع طبيعي بعنوان يك عبارت و وظيفه اجتماعي
3- ايجاد علاقه به كار و كوشش و ابتكار براي توليد هرچه بيشتر در جهت تامين نيازمنديهاي جامعه و رسيدن به استقلال اقتصادي
4- تقويت روح جمعي و تعاون و همكاري براي پرداختن بكارهاي مفيد و توليدي.
5- تربيت افراد به گونه اي كه با استفاده از استعدادها و نيروها و امكانات خود به بندگان خدا سود رسانند و خدمت كنند و از بطاعت و تنبلي و بيكاري بپرهيزند
6- پر ورش افراد به گونه اي كه از همان آغاز متناسب با توانائيها در سرنوشت اقتصادي خود و جامعه مشاركت موثر داشته باشند.
7- پرورش افراد جهت آشنايي و كسب مهارتهاي لازم در زمينه حرف و فنون و مشاغل و تربيت آنان به منظور وصول به استقلال اقتصادي و پرهيز از اتكاء غير مشروع به ديگران
8- هدايت افراد در جهت كشف استعدادهاي دروني خود و آشنايي با مشاغل و حرف و فنون مورد نياز و امكانات موجود در جامعه و انتخاب آزادانه از ميان آنها.
با توجه به هدفهاي مذكور ميتوان گفت كه راهنمايي و رشد حرفه اي يكي از برنامههايي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد در راهنمايي حرفه اي به فرد كمك ميشود تا امكانات محيط را درك كرده و با توجه به آنها حرفه ي مورد علاقه و متناسب با نيازها و استعدادهايشان را انتخاب و براي آمادگي و رسيدن بدان طرح ريزي نمايد به عبارت ديگر راهنمايي حرفه اي فرآيندي مداوم و پيوسته است كه بدان وسيله به فرد كمك ميشود تا بتواند شغل مناسبي را انتخاب كند، براي آن آماده شود، به آن اشتغال ورزد و بطور موفقيت آميز به اشتغال آن ادامه دهد.
راهنمايي تحصيلي:
كمك به دانش آموز در مورد پيشرفت تحصيلي يا گزينش رشته تحصيلي و يا انتخاب مواد درسي،بخشي از راهنمايي است كه راهنمايي تحصيلي ناميده ميشود.
راهنمايي تحصيلي مقدمه راهنمايي حرفه اي است و براساس كليه اصول مربوط به راهنمايي انجام ميشود. چون طرح ريزي شغلي نياز به طرح ريزي تحصيلي داشته و انتخاب رشته تحصيلي بدون توصيه به شغل مورد نظر انجام نميگيرد، بنابراين راهنمايي تحصيلي و حرفه اي لازم و ملزوم به يكديگرند و انجام هريك بدون توجه به ديگري امكان ندارد.
اصول راهنمايي تحصيلي از ديدگاه اسلام[3]
1- يكي از مطالبي كه بايد بدان توجه داشت آن است كه علم ارزش جهاني دارد و تحصيل آن در هرجا و از هركس مجاز و بلكه متحسن است.
پيامبر اكرم ميفرمايد:
در طلب علم باشيد هرچند آن ر ا در چين سراغ گرفته باشيد (محجه البيضاء 1/8)
علي عليه السلام فرمود:
مطلب حكيمانه را فرا گيريد و لو گوينده آن مشرك باشد.
2- دانش آموز تفهيم شود كه تحصيل علم براي رضاي خدا و خدمت به خلق خدا انجام گيرد نه براي فخرفروشي و رياست برمردم. امام صادق (ع) فرموده است كه: كسي كه تحصيل علم ميكند براي آنكه به مردان عالم فخرفروشي كند، يا به جنگ بي سوادان برود و آنان را شكست دهد، يا آنكه بوسيله علم مردم را به خود متوجه كند و بگويد من رئيس شما هستم، جايگاه چنين انساني آتش خواهد بود .
3- دانشي كه علايق دنيوي و شهوات مادي را ارضا كند، مانند تيغي در دست زنگي مست است . بدين معنا كه در هدفهاي تحصيلي تنها درآمد و ارضاء شهوات نبايد مورد توجه قرار گيرد . چنانچه هدف تحصيل قرب الهي و رضايت خدا باشد عبادت محسوب ميشود .
خدواند به داود پيغمبر وحي فرستاد: درباره عاملي كه علايق دنيوي و شهوت مادي او راست كرده است از من پرسش مكن، اينان راهزناني بر بندگان من هستند . (لئالي الاخبار صفحه 192)
4- در راهنمايي تحصيلي بايد آينده نگري مورد نظر قرار گيرد بنابراين دانش آموز بايد به طرف رشتههاي تحصيلي راهنمايي شود كه پس از فراغ از تحصيل مورد نياز جامعه باشد .
حضرت علي (ع) ميفرمايد: بهترين مطالبي كه شايسته است جوانان ياد بگيرند، چيزهايي است كه در بزرگ مورد نيازشان باشد و بتواند در زندگي اجتماعي از آموختههاي دوران جواني خود استفاده كند .
5- يكي از خدماتي كه در راهنمايي تحصيلي از اهميت زيادي برخوردار ميباشد دادن اطلاعات است بنابراين مشاور بايد اطلاعات لازم را به پدران، مادران، معلمان و دانش آموزان در زمينههاي مختلف تحصيلي بدهد و به آنان گوشزد كند كه آنان نيز اطلاعات را بدون هيچ گونه چشمداشتي به ديگران، كه نيازمند آن اطلاعاتي باشند، منتقل كنند . حديث معرف « زكوه العلم نشره» مويد اين مطلب است .
6- اسلام براي تخصص و كسب علم اهميت زيادي قابل است و آيات و احاديث زيادي در اين زمينه وجود دارد . آنچه از نظر راهنمايي تحصيلي مهم است آنكه تحصيل علم توام با تعهد باشد . در آياتي كه علم و تزكيه با هم آمده، در بيشتر موارد، تزكيه مقدم بر تعليم ذكر شده است . در سورههاي بقره آيه 151 و آل عمران 164 و جمعه آيه 2 تزكيه مقدم بر تعليم در سوره بقره آيه 129 تعليم بر تزكيه مقدم شده است .
راهنمايي شخصي:
در راهنمايي شخصي به فرد در زمينه مشكلات عاطفي، سازشي، رواني و اجتماعي كمك ميشود . قسمتي از امور مربوط به راهنمايي شخصي بسيار آسان و از طريق دادن اطلاعات انجام ميگيرد نظير آشنا كردن دانش آموزان با مقررات و وضع فيزيكي مدرسه و امكانات و فرصتهايي كه در مدرسه براي آنان موجود است . در اين موارد مشاور بايد بخصوص به دانش آموز تازه وارد هر چه سريع تر آگاهيهاي لازم را بدهد . البته هميشه راهنمايي شخصي به اين سهولت انجام نميگيرد و اغلب كمك به دانش آموز در اين زمينه مستلزم داشتن اطلاعات تخصصي و فني است .دانش آموزان گوشه گير و تنها، دانش آموزان طرد شده، دانش آموزان متكي به ديگران و ... نياز به كمك مشاور دارند . و ياري اينگونه دانش آموزان كه داراي مسائل عاطفي، سازشي و رواني ميباشند در حوزههاي راهنمايي شخصي قرار ميگيرد .
عده اي از دانشمندان راهنمايي را در مدرسه به راهنمايي حرفه اي و تحصيلي محدود ميكنند و راهنمايي شخصي را به علت وقت گرفتن زياد و كمبود مشاور ضروري نميدانند ولي بايد گففت كه اولاً مسائل شخصي از مسائل حرففه اي و تحصيلي تفكيك پذير نيستند تانياً جنبههاي شخصي راهنمايي شغلي و تحصيلي بسيار مهم ميباشد و مشاور نميتواند خود را به جنبههاي عقلي انتخاب حرفه، محدود كند .
راهنمايي در جهت بهداشت رواني:
معمولاً در مدارس دانش آموزاني وجود دارند مه در ارتباط با خود، محيط و ديگران داراي مشكلاتي ميباشند و اين مشكلات ناشي از عللي است كه گاه ساده و رفع آن بسهولت امكان پذير است و گاه علل آن متعدد و پيچيده است و رفع آن نياز به برنانههاي پيگير و جامع دارد. پاره اي از اين نوع مشكلات خلقيات ناپسندي است كه گاه جنبه ي ناخوشي و مرضي بخود ميگيرد كه حسين بيرجندي در كتاب مشاوره و راهنمايي در تعليم و تربيت اسلاميبه تعدادي از اين خلقيات ناپسند و احاديث مربوط به آن اشاره كرده است كه در زير برخي از آنها را نقل ميكنيم.
1- حسد: براي نشان دادن اثرات سوء حسد به ذكر چند حديث از حضورت علي (ع) درباره ي حسد و تأثير آن در بدن بسنده ميكنيم:
حسد بدن حسود را مثل موم در برابر حرارت آب ميكند. (غرر صفحه 33)
حسود براي هميشه ناخوش و عليل است. (غرر صفحه 28)
2- خشم: علي (ع) فرموده اند:
خشم شديد چگونگي گفتار را تغيير ميدهد و اساس استدلال را بهم ميريزد، تمركز فكر را از ميان ميبرد و فهم آدميرا پراكنده ميسازد. (سفينه جلد 2 «غضب» صفحه 320)
خشم را فرمان بردن سبب پشيماني و سركشي است. (ترجمه غرر و درر جلد 2، 43/47)
3- حيا صفتي مخصوص بشر است كه در صورتيكه به اندازه اعمال شود بسيار پر ارج و ارزنده است ولي چنانچه از حد متعادل بگذرد و شخص از احقاق حق و يا عرضه ي مطالب لازم خودداراي كند وضعف نفس نشان دهد بسيار مذموم است.
رسول اكرم ميفرمايند:
حيا برد و قسم است يكي حياء عقلاني و آن ديگر حياء احمقانه حياء عقلاني ناشي از علم دانش است و حياء احمقانه عبارت از جهل و ناداني است. (كافي جلد 2 صفحه 106)
4- بدبيني:
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:
كساني كه همه چيز و همه كس را به چشم ترديد و بدگماني نگاه ميكنند همواره عليل و بيمارند. (غرر الحكم صفحه 29)
5- كينه توزي:
حضرت علي (ع) فرمود: حسد جسم را فرتوت وفاني ميكند و كينه توزي آدميرا افسرده ميكند و سرانجام همه چيزش را برباد ميدهد .(غررالحكم صفحه 6)
6- تكبر و خودپسندي:
امام باقر (ع) فرمود: در دل هيچ انساني كبر وارد نميشود مگر آن كه عقلش بهمان اندازه ناقص ميشود، خواه كم باشد يا زياد. (سفينه البحار «كبر» صفحه 460)
خودپسندي ريشه ناداني است. (ترجمه غرر و درر 403/1)
7- داشتن توقعات بيجا و از خود راضي بودن:
علي (ع) فرموده است: تمناي تمجيد نابجا از مردم داشتن ابلهي و حماقت است (غرر الحكم صفحه 470)
كسي كه از خود راضي و خويشتن پسند باشد، غضب كننده به وي بسيار خواهد بود.(نهج البلاغه كلمه ي 6)
8- حريص:
حرص و آز صفات ناپسندي هستند كه موجب ناراحتيها و تزلزل رواني و مشكلات اجتماعي ميگردد. امام صادق عليه السلام در اين باره ميفرمايد:
انسان حريص از دو خصلت محروم و ملازم دو خصلت است: چون قانع نيست از آسايش و راحت محروم است و چون به قضاي الهي راضي نيست فاقد يقين است. (سفينه، «حرص» صفحه 244)
9- نااميدي و يأس:
حيات هر فرد منوط به يأس و نااميدي موجب تقليل در كوشش و فعاليت است. علي (ع) ميفرمايد: نااميدي يار خود را ميكشد. (ترجمه غرر جلد 2، 19/61)
10- عبوس و اخمو بودن صفتي ناخوشايند و موجب تنفر و انزجار ديگران است بنابراين افراد اخمو را بايد به اهميت بشاشت و گشاده رويي در موفقيتهاي اجتماعي توجه داد تا نسبت به تغيير روحيه خود تشويق شوند.
11- مقصود از اعتماد به نفس اين است كه هر فردي در تأمين سعادت مادي و معنوي خود، به خويشتن تكيه كند، به اداره و عمل خود متكي باشد و هرگز ديگران را تكيه گاه اميد و سعادت خود قرار ندهد.عده اي اصطلاح اعتماد به خدا يا توكل برخدا را مناسب ميدانند و منظور آن است كه انسان بايد بر خدا توكل كرده و به غير او اعتماد نكند و كليه امور خود را به خدا واگذار كند. بهرحال اميد بستن به ديگران و تكيه بر غيرخدا مذموم و حاكي از ضعف نفس و ايمان است. بنابراين بايستي با طرح برنامههاي تربيتي مناسب طوري دانش آموز را بار آورد كه تكيه گاهش فقط قادر متعال باشد.
امام صادق (ع) ميفرمايد: عزت و شرف مؤمن در اين است كه از ديگران مأيوس باشد و از آنچه در دست مزدم است قطع اميد نمايد. (كافي جلد 2 صفحه 148)
نكاتي در مورد راهنمايي دانش آموزان در جهت بهداشت رواني:
در مدارس دانش آموزاني وجود دارند كه داراي خلقياتي ناپسند و يا مشكلات رفتاري ميباشند كه چنانچه نسبت به راهنمايي و درمان آنان اقدام نگردد و اين خصيصهها در آنان عميق و مزمن شده و اصلاح آنها در سنين بزرگسالان با اشكال مواجه ميگردد. بنابراين معلمان و مشاوران بايد به نكاتي نيز در درمان اينگونه افراد توجه كنند:
1- معلمان و مشاوران بايد علاوه بر توجه به مسائل آموزشي، گفتار و كردار دانش آموزان را بدقت مشاهده كنند و دانش آموزاني را كه رفتارهاي غيرعادي از خود نشان ميدهند شناسائي نموده و مورد مطالعه قرار دهند و در نظر داشته باشند كه اينگونه افراد كساني هستند گرفتار، كه نياز به كمك دارند.
امام موسي بن جعفر (ع) در اين باره ميفرمايد: كمك به ناتوان بهترين صدقه است.
(اداره كل ارشاد اسلاميوزارت ارشاد اسلاميسالنهاي 1362)
2- بيشتر دانش آموزاني كه داراي رفتارهاي غيرعادي و صفات ناپسند ميباشند حل مشكل آنان نيز به درمانهاي كلينيكي و تخصصي ندارد، بلكه مشكلات اكثر اينگونه دانش آموزان با اجراي طرحهاي تربيتي هماهنگ از طرف پدر، مادر و كاركنان مدرسه رفع و اصلاح ميگردد. بنابراين با مشاهده و يك بار دزدي و يا چند مورد دروغ و شرارت نبايد دانش آموز را فردي مريض و غيرقابل علاج از طريق تربيت دانست بلكه بايد در نظر داشت كه بيشترين افراد با برنامههاي پرورشي قابل اصلاح ميباشند. امام صادق عليه السلام در اين باره ميفرمايد: زنازاده از راه تربيت به كار و فعاليت وادار ميشود، اگر اعمالش نيكو و خير بود پاداش خوب داده ميشود اگر به شر و بدي عمل كرد به بدي مجازات ميشود. (سفيسنه «زني» صفحه 560)
3- به دانش آموزاني كه داراي صفات ناپسند ميباشند بايستي اطلاعات لازم داده شود. چه بسا اين برنامه در صورتي كه ماهرانه اجرا گردد موجبات راهنمايي اين افراد را فراهم ساخته آنان را در مسير صراط مستقيم قرار دهد.
4- يكي از خصايصي كه ميتواند دانش آموز را در غلبه بر ضعفهاي رواني كمك كند قدرت اراده است. بنابراين با تدارك برنامههاي سنجيده بايستي در تقويت نيروي اراده ي دانش آموزان كوشش نمود تا آنان بتوانند دور از هرگونه اضطراب و دودلي بسياري از مشكلات رفتاري و رواني خود را حل نمايند.
امام صادق عليه در مورد نيت و اراده ي قوي ميفرمايد:
در موردي كه نيت و اراده ي آدميقوي باشد بدن دچار ضعف و ناتواني نميگردد
(وسائل جلد 1، باب استحباب، نيه الخير ص 7)
شناخت درماني
براي ايجاد تعديل يا تغيير شخصيت و رفتار افراد ، ضروري است ابتدا در تعديل يا تغيير افكار و گرايش هاي فكري آن ها اقدام شود ؛ چرا كه رفتار انسان تا حد زيادي تحت تأثير افكار و گرايش هاي او قرار دارد . به همين دليل ، هدف اساسي روان درماني تغيير نوع تفكرات بيماران رواني و مراجعان درباره خودشان و مشكلاتي است كه از مقابله با آنها عاجزند و همين امر موجب اضطرابشان شده است . با تغيير افكار بيمار رواني در اثر مشاوره و درمان ، وي در برابر مشكلات و حل آنها توان مي گردد و غالباً پس از درمان متوجه مي شود مشكلاتي كه در گذشته سبب اضطراب و بيماري اش مي شدند ، به گونه اي كه او تصور مي كرد ، حائز اهميت نبوده و در واقع ، دليل موجّهي براي اضطراب شديد او وجود نداشته است . اساساً « يادگيري » عملي است كه در جريان آن ، افكار ، گرايش ها ، عادت ها و رفتارهاي انسان تعديل مي شوند و تغيير مي يابند . كار مشاور در اصل ، تصحيح يادگيري نادرست گذشته است كه بيمار در جريان آن ، با افكار اضطراب انگيز مواجه بوده است . مُراجع روش هاي مشخصي از رفتار دفاعي را ، كه به واسطه آنها از روبرو شدن با مشكلات فرار كرده است ، مي آموزد و از شدت اضطرابش كم مي شود . مشاور مي كوشد افكار مُراجع را تصحيح كند و او را وادارد كه به خود و مردم و مشكلات خويش با ديدي واقع بينانه و درست بنگرد و به جاي فرار از مشكلات ، با آنها مقابله كند و همچنين به جاي ادامه دادن حالت درگيري رواني – كه ناشي از عجز در حل مشكلات است – در جهت حلّ آن ها بكوشد . اين تغيير نگرش نسبت به خود ، مردم و زندگي ، مُراجع را در مقابله با مشكلات و حل آن ها توانا مي سازد و به اين صورت ، از درگيري رواني و اضطراب ، رهايي مي يابد و اين موضوع معمولاً باعث نشاط و طراوت زندگي بيمار مي گردد . اكنون درمانگري و مشاوره مذهبي با توجه به عقايد يهوديت و مسيحيت و بودايي ، در جهان در حال رشد و توسعه مي باشد . اما درمانگري و مشاوره بر اساس آموزه هاي متعالي مكتب متعالي اسلام كمتر مورد توجه قرار گرفته و كار تحقيق جدّي در اين زمينه انجام نشده است . اين در حالي است كه در اسلام روش هاي متعدد درمانگري از جمله شناخت – درمانگري و رفتار – درمانگري وجود دارند كه با ذاستفاده از آن ها ، مي توان بسياري از مسائلي را كه فنون و روش هاي مشاوره قبلي درباره آن ها غيرمؤثرند ، حل كرد .
در مورد اينكه آيا نظام مشاوره در اسلام وجود دارد يا خير ، دو ديدگاه اساسي وجود دارد :
الف . يك نظر آن است كه نظام مشاوره اي اسلامي وجود دارد كه بايد آن را از متون ديني استخراج كرد
ب . نظر ديگر اين است كه اسلام خود متكفّل مبناي علمي مشاوره نيست ، ولي مي توان نظام مشاوره اسلامي با توجه به پيش فرض هاي دين تأسيس كرد .
به دليل آنكه اسلام مكتب هدايت است و هدايت محور اصلي كار مشاوره ، بايد گفت : براي آن نظامي وجود دارد كه بايد كشف شود ، چرا كه دين براي حل مشكلات و رفع موانع و شكوفايي استعدادهاي آدمي ، راه هايي پيشن
وحيد بادغن
هدي شريفات
سعاد غوابش
دانشجويان رشته مشاوره دانشگاه شهيد چمران اهواز
مقدمه:
در اين تحقيق ضمن تبيين مفهوم مشاوره و بيان تفاوتهاي مفهوميمشاوره استدلال شده است كه اسلام يك مكتب و نظريه مشاوره اي نيست بلكه نظام فكري، عقيدتي و رفتاري جامعي است كه چارپوبهاي كلي زندگي انسان را ترسيم كرده است و راههاي وصول به فلاح و سعادت نهايي را مشخص نموده است و اصول و روشهاي مشاوره همچون ساير امور بشري بايد لااقل در جوامع اسلاميبا اهداف، ارزشها، هنجارها، برنامهها و تكاليف اسلاميسازگاري يابد. بدين ترتيب روشن ميشود كه چرا بايد مشاوره و روان درماني از ديدگاه اسلام مورد بررسي قرار گيرد. تأكيد اسلام بر مسأله مقدميو زيربنايي بهداشت و سلامت رواني انسانها و ارائه راهكارهاي مناسب براي تحقق آن، لزوم توجه به غايات، هنجارها و وظايفي كه اسلام براي بشر معين كرده است در تدوين نظريه درماني و تنظيم روشهاي مشاوره وجود توصيههاي ارزشمند و ارائه راهبردهاي كارآمد مشاوره اي در كلام و مرام معصومين (ع) و اهميت توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي ديني مراجعان در امر مشاوره و راهنمايي، پاره اي از دلايل پرداختن به اين موضوع از ديدگاه اسلام ميباشند.
تعريف مشاوره حرفه اي:
مشاوره در مفهوم جديد و حرفه اي آن ترجمه واژه انگليسي counseling از ماده counsel به معناي پند، نصيحت، راهنمايي و پيشنهاد است. براي اين مفهوم در اصطلاح تخصصي آن تعاريف فراواني ارائه شده است. از آن جمله كميته معيارهاي حرفه اي انجمن روان شناسي امريكا در سال 1981 حرفه مشاوره را با توجه به جنبههاي عملي و قابليتهاي اجرايي آن چنين تعريف ميكند:
مشاوره يعني كمك به مراجعين براي كسب مهارتهاي فردي – اجتماعي و تغيير و يا اصلاح اين مهارتها، توسعه و پيشرفت سازگاري و افزايش انطباق آنان با تمينات و خواستهاي متنوع و متغير زندگي، افزايش مهارتها به منظور مقابله با مشكلات محيطي و بالاخره توسعه انواع قابليتهاي آنان در حل مسائل، مشكلات و تصميم گيريها (American psychologists vol:36 pp.6502-663 به نقل از شريفي نيا 1378)
مفهوم مشورت در اسلام
كلمه مشورت و مشاوره كه در تداول فارسي زبانان به كسر «واو» و «راء» تلفظ ميشد ولي تلفظ صحيح آن مشاوَرَه به فتح «واو» و «راء» است واژه اي عربي است از ريشه شار، يشير به معناي بيرون آوردن، آراستن و رأي زدن است (لغت نامه دهخدا، واژه مشاوره)
در قرآن مجموعاً سه بار كلمات هم خانواده آن ذكر شده است و به معناي توافق و هم رأيي، اهتمام به جلب نظر و رأي مردم در مسائل حكومتي و عاملي از مجموعه عوامل مؤثر در تشكيل يك جامعه سالم به كار رفته اند.
اين موارد به نقل از شريفي نيا 1378 عبارتند از
الف) فَإِنْ أَرَادَا فِصَالاً عَن تَرَاضٍ مِّنْهُمَا وَتَشَاوُرٍ فَلاَ جُنَاحَ عَلَيْهِمَا ... (بقره آيه 233).
اگر پدر و مادر با رضايت و مشورت يكديگر تصميم گرفتند كودك را از شير بگيرند اشكالي به رأي آنان نيست. در اين آيه مشاوره به معناي توافق والدين است.
ب) فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ (آل عمران، آيه 159)
پس در سايه لطف و رحمت پروردگارت با آنان نرمخويي كردي و اگر تندخو و سنگدل بودي قطعاً از پيرامون تو پراكنده ميشدند، پس از ايشان در گذر و برايشان آموزش خواه و در امور با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتي بر خدا توكل كن كه خدا توكل كنندگان را دوست دارد.
اين آيه ناظر به حوادث جنگ احد كه در آن افرادي از جبهه گريخته بودند تقاضاي بخشش داشتند و خداوند پس از اشاره به يكي از ويژگي اخلاقي پيامبر (نرم خويي) و ضمن فرمان به عفو و طلب رحمت براي آنان از پيامبر ميخواهد كه بازهم با آنها مشورت كند و رأي و نظر آنان را ناديده نگيرد. مفسران درباره علت امر به مشورت با وجود كمال عقل پيامبر (ص) و وحي آسماني وجوه مختلفي را بيان داشته اند. از آن جمله فخر رازي در تفسير كبير يكي از وجوه ضرورت امر به مشورت را چنين توجيه ميكند كه گرچه عقل پيامبر از عقل همه مردم كامل تر است و علوم بيشتري نيز محدود است ولي بعيد نيست كه وجوهي از مصلحت به نظر كسي برسد و به نظر پيامبر نرسيده باشد. (تفسير كبير جلد 5، ص 61) در آيه فوق امر به مشورت يك دستور حكومتي است. از اين رو ميبينيم پس از انجام مشورت و روشن شدن نتيجه هرگونه دودولي و پراكندگي بايد كنار گذاشته شود و قاطعيت و تصميم جانشين آن گردد.
ج) وَالَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ (شوري، آيه 38)
[مؤمنان كساني هستند] كه نداي پروردگارشان را اجابت كرد. و نماز را برپا ميدارند و امورشان با مشورت سامان ميپذيرد و از آنچه داده ايم انفاق ميكنند.
بنابر مطالب پيش گفته شده به نظر ميرسد كه مفهوم شعر و مشورت در قرآن كريم در معاني سه گانه توافق و هم رأيي، اهتمام به جلب نظر و رأي مردم در مسائل حكومتي و عاملي از مجموعه عوامل موثر در ايجاد انسانهاي صالح و تشكيل جامعه سالم به كار رفته است.
دلايل بررسي مشاوره از ديدگاه اسلام:
با تأمل در آيات و روايات ميتوان نتيجه گرفت كه مفهوم مشورت و مشاوره از نظر قرآن كريم و ديگر منابع اسلامي، با مفهوم مشاوره و روان درماني تخصصي و حرفه اي آن- كه امروزه مورد توجه و تأكيد روان شناسان و مشاوران است – متفاوت است و نميتوان اين دو را مترادف و داراي يك معنا دانست. اما اين بدان معنا نيست كه نميتوان در باب رابطه مشاوره با اسلام سخن گفت و بايد آنها را دو مقوله كاملاً جدا دانست. بلكه دلايل مهميوجود دارد كه نشان ميدهد كه پرداختن به اين مباحث لااقل در جوامع اسلاميكاملاً اجتناب ناپذير است. پاره اي از دلايل به نقل از شريفي نيا 1378 عبارتند از:
1- تأكيد اسلام بر بهداشت رواني و سلامت روح انسانها
هرچند مفهوم سلامت روح و به تعبير قرآني آن قلب سليم (شعراء، آيه 89) مفهوئميارزشي است ولي سلامت رواني به معناي روان شناختي آن پيش شرط و مقدمه تحقق قلب سليم است. در قرآن كريم مفاهيم سه گانه، سكينه، حيات طيبه و قلب سليم به نوعي آرامش و سلامت روحي انسانها اشاره دارد. سكينه از ماده سكون به معناي آرام بودن دل و فقدان هرگونه اضطراب است. اين واژه شش بار در قرآن ذكر شده است. از مجموع آياتي كه اين واژه در آنها آمده است، ميتوان استفاده كرد كه آرامش دروني و يا سكون و ثبات قلبي موهبتي است الهي كه بر اثر ايمان به خداوند متعال و عمل صالح حاصل ميشود. (فتح، آيه 4)
قلب سليم نزديك ترين مفهوم به سلامت رواني است چون غالباً ماده قلب در فرهنگ ديني به معناي روح، روان و عقل به كار برده شده است و قلب سليم يعني قلبي( يا روح و رواني) كه از هرگونه بيماري و انحراف اسلاميو اعتقادي و رفتاري به دور باشد(شعراء آيه 89 و صافات، آيه 84).
بنابراين با وجود ارزش مدار بودن مفهوم سلامت روح و روان در اسلام و تفاوت آن با مفهوم بهداشت رواني موجود در ادبيات روان شناسي معاصر، ولي از آنجا كه سلامت رواني مقدمه لازم و ضروري تأمين سلامت روح و نفس انساني است، بهداشت روان نيز مورد توجه و تأكيد خاص اسلام قرار گرفته است و براي تأمين آن در سطح فرد و جامعه توصيهها و دستورات فراواني از سوي معصومين (ع) ارائه شده است. بديهي است كه يكي از مهمترين راههاي تأمين سلامت رواني انسانها در جامعه گسترش امر مشاوره و راهنمايي است.
2- لزوم توجه به نمايات، هنجارها و وظايف اسلاميدر تدوين نظريه درماني كاربرد مشاوره در جوامع اسلامي
اسلام به عنوان مكتبي خاص و همه جانبه نگر كه ماهيت انسان، چگونگي رفتار او در اين جهان و وظايف و سرنوشت وي از مباحث محوري آن به شمار ميآيند و سعادت و رستگاري انسان و حركت در مسير كمال مطلق، هدف اساسي و نهايي آن ميباشد براي سلامتي روح و روان انسان اهميتي فوق العاده قائل است. به همين جهت براي هر مرحله از رشد و تكامل انسان برنامهها و وظايف خاصي معين كرده است. تكاليف عبادي همچون نماز، روزه، خمس، زكات، حج، ذكرو دعا و توصيههاي اخلاقي همچون، توكل، ولايت، محبت، صله رحم، حسن خلق و توجه به قانون خانواده، ازدواج سالم و ... نمونههايي از اين وظايف و برنامهها براي تأمين سلامت فردي و اجتماعي انسانهاست. توجه و عمل به اين برنامهها و تكاليف است كه راه سعادت و كمال انساني را هموار ميكند و او را به سوي هدف نهايي انسانيت كه از نظر قرآن َإِلَى اللّهِ الْمَصِيرُ (فاطر، آيه 35؛ نور آيه 24؛ آل عمران آيه 28و ...) است رهنمون ميسازد.
3- ضرورت توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي ديني مراجعان:
توجه به باورها، اعتقادات و ارزشهاي مورد احترام مراجعان از اصول اوليه اي است كه براي دستيابي به يك مشاوره موثر و تاثير گذار بايد مورد توجه مشاوران قرار گيرد. بحث از ارزشها بحث از چيزهايي است كه مردم به آن معتقدند از آن دفاع ميكنند و در زندگي مهم تلقي ميشوند. ارزشها علت رفتار مردم و حتي طرز فكر آنهاست، انگيزه افراد براي برنامه ريزي و عمل است. بنابراين باورها و ارزشهاي انسان به زندگي او جهت ميدهند و چگونگي رفتار وي را مشخص ميسازند. از سوي ديگر اشخاصي كه ارزشهاي خود را نميشناسند غالباً دچار رفتارهاي بي معنا و بي ثمر، گمگشتگي نقش و بي هويتي و در نتيجه گرفتار تعارض و ناكاميميگردند.
درك ارزشهاي مراجع از سوي مشاور ميتواند تسهيل گر درك مشاور از رفتار، اهداف، تعارضها يا مسرورگيهاي مراجع باشد و به همين ترتيب رعايت اين ارزشها در دستورالعملها و روشهاي ارائه شده از سوي وي ميتواند تأثير به سزايي در تسريع فرآيند درمان و حل مشكلات داشته باشد.
4- وجود توصيههاي ارزشمند و راه كارهاي موثر مشاوره اي در كلام و مرام معصومين عليه السلام.
هرچند وظيفه و هدف اصلي پيامبران الهي و ائمه معصومين (ع) آوردن دانش و معرفت تجربي جديد نبوده است، بلكه رسالت اصلي آنان تبيين جهت درست زندگي براي رسيدن انسانها به رشد، كمال و سعادت واقعي است ولي شكي نيست كه مردم براي حل مشكلات تربيتي و ديني و كاهش فشارهاي عاطفي و روحيشان همواره در زمان حيات معصومين (ع) به آنان مراجعه كرده و از آنها طلب راهنمايي و كمك ميكرده اند ايشان نيز با سعه صدر و سوي گشاده پذيراي مردم بوده و براي درمان دردهاي روحي و اختلافات رفتاري آنها، تناسب با شرايط و موقعيت فرد مراجعه كننده توصيههايي ارزشمند ثمربخش ميكردند كه روان و رفتار آنها را متحول ميساخت، نمونههايي در كتب سيره و تاريخ نقل شده است.
اهميت مشاوره در احاديث:
در احاديث ارزشمندي كه از حضرت پيغمبر (ص) بر ائمه اطهار (ع) نقل گرديده، اي اهميت مشاوره نتايج مفيدي ذكر شده است كه به پاره اي از آنها اشاره ميكنيم:
1-حضرت پيغمبر(ص)
1- المشاوَرَةُ حِصن من النَّدامَةِ و اَمن من المَلامَةِ
مشورت حصار ندامت است و ايمني از سلامت (نهج البلاغه 3095)
2- لانَدِمَ من إستَشارَ
هركه مشورت كند پشيمان نشود (نهج الفصاحه 2509)
3-لايفعلن احدكم امراحتي يستشير.
هيچ يك از شما كاري را جز با مشورت انجام ندهد. (مكارم الاخلاق، صفحه 124)
2- حضرت علي (ع)
1-2 جز با مشورت به راه درست نتوان رسيد. (غررالحكم 6/64)
2-2 آراء را به محك يكديگر بزنيد تا صواب از ميان آنها متولد شود. (غرر و درر 2/266)
3-2 مشورت كننده از خطا ايمن و بده راست (ترجمه غرر درر 1/1256)
3- امام جواد (ع) إن المشورة مباركة همان مشورت بركت است. (تفسير عياشي 1/250)
هدفهاي مشاوره
هدف از مشاوره بدست آوردن نظريه يا نظريات بهتر در حل مشكلات، بهتر شناختن راه صحيح و يا تهيه طرحهاي اجرائي مناسب در زمينههاي مختلف است. در مشاوره علاوه بر ياري گرفتن در حل مشكل و يا دست يافتن به نظريات بهتر در مسائل مختلف، هدفهاي ديگري نيز مورد نظر ميباشد كه به مهم ترين آنها به شرح زير اشاره ميشود:
1- استفاده از تأييد و حمايت ديگران.
در اين مورد به ذكر و حديث زير مبادرت ميكنيم:
از پيامبر اكرم:
خودپسندي وحشتناك ترين تنهاييها است و مشورت مطمئن ترين پشتيبان است (تفسير صافي ص 106 چاپ قديم)
2- جلوگيري از انتقادات ديگران در صورت عدم موفقيت.
3- شناسايي افراد صاحب نظر و مؤمن
4- رشد فكري مردم.
5- احترام به نظرات افراد و احتراز از استبداد رأي.
6- ايجاد اين فكر كه استفاده از نظرات ديگران عيب و عار نميباشد و در نهايت اين امر در تمام شئون جامعه تصميم يابد. بنابراين مشاوره هميشه دليل بر عدم آگاهي شخص نيست بلكه اين موارد نيز از هدفهاي مورد نظر در مشاوره بوده و غالباً حصول به همه يا تعدادي از آنها مورد نظر ميباشد.
خصوصيات راهنما و مشاور از ديدگاه اسلام
مطهري در كتاب مشاوره و راهنمايي از ديدگاه اسلام با بررسي برخي احاديث منقوله از پنبي اكرم (ص) و ائمه معصومين (ع) خصوصيات مشاوره يا راهنما را به شرح زير بيان ميكند:
1- عاقل باشد.
طبق فرموده بزرگان دين، بهترين راهنماي ما، عقل ماست و بايد با كساني مشورت كرد كه از اين نعمت به نحو احسن برخوردار باشند. نبي اكرم صلّي الله عليه و آله ميفرمايد: از عاقل رهبري جوئيد تا به راه راست برسيد و وي را نافرماني نكنيد كه پشيمان ميشويد (نهج البلاغه ص 275)
2- رازدار و امانت دار باشد.
اصولاً از وظايف اخلاقي و ديني هر مسلماني است كه راز برادر و خواهر مسلمان خود را حفظ نمايد. در شريعت مطهر اسلام كتمان سرّ مؤمن مورد تأكيد قرار گرفته و اين در موارد شغلي از اهميت بيشتري برخوردار است ؛ زيرا اگر خرد اطمينان پيدا كند كه اسرارش نزد مشاور محفوظ ميماند، با جرأت و اطمينان كاملب همه آنچه را كه در مداواي وي تأثير گذار باشد، بي مها با اظهار ميكند و اثر مثبت اين كار نيز در تشخيص بيماري بركسي پوشيده نيست. حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: كسي كه زواياي پنهان بيماري اش را كتمان نمايد، طبيبش از معالجه وي عاجز ميماند ( وزارت بهداشت و درمان پزشكي، اختلالات پزشكي، چاپ 1370 – ص 161)
3- عالم و با تجربه و دورانديش باشد.
نميتوان در كارهاي مهم زندگي با افرادي كه بينش عميق و دورانديشي ندارند مشورت كرد، حضرت علي عليه السلام در اين باره ميفرمايد: با دوست مهربان دورانديش مشورت كن، پيروزي ميآورد (غررالحكم ج 2 حرف ميم خ 147)
4- اهل مطالعه و صاحب رأي و كوشا در نظر دادن باشد.
انسان در هر شغل و حرفه اي لازم است كه مهارتهاي مورد نياز آن شغل و حرفه را بدست آورد .امام صادق (ع) در اين باره ميفرمايد: هر صاحب صنعت و حرفه اي براي مورد توجه واقع شدن به سه خصلت نياز دارد: 1- در كار خود حاذق و ماهر باشد؛ 2- در آن كار حق امانت را ادا نمايد، 3- نسبت به مراجعان خوش رو و مهربان باشد (وزارت بهداشت و درمان پزشكي، اخلاق پزشكي چاپ 1370 ص 146-147)
5- با صراحت و فصاحت صحبت كند و از توانايي لازم براي درك و فهم مطالب برخوردار باشد:
قرآن ميفرمايد: وقولو للناس حسناً بيان به بهترين صورت باشد (بقره آيه 13) سخن را چنان نرم و مطبوع بايد گفت كه (عايقها را از درون مخاطب كنار زند، و او را به توجه وا دارد) تا متذكر و بيدار گردد و بلكه باعث حشيّت دل وي شود ( طه آيههاي 44-43)
6- مهربان و صميميباشد:
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد: مشورت با محتاط مهربان مايه پيروزي است (غررالحكم ج6- ص 146)
7- داراي ظاهري آراسته باشد:
روايت شده است كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در آيينه مينگريست و موهاي خود را مرتب ميكرد و شانه ميزد و گاهي در آب مينگريست و مويش را ميآراست و علاوه بر خانواده اش خود را براي اصحاب نيز آراست و ميفرمود: خداوند از بنده اش ميپسندد كه براي رفتن نزد برادرانش خود را براي آنها آماده كند و زيبا سازد (وسائل الشيعه ج 3 ص 340)
وظايف مشاوران:
حسيني در كتاب مشاوره راهنمايي در تعليم و تربيت اسلاميدر خصوص وظايف مشاوران چنين مينويسد:
1- اگر مشاور با وجود پيدا كردن جهت رشد مراجع، او را عمداً به راهي ديگر هدايت كند، به او خيانت كرده است رسول اكرم (ص): كسي كه به بر ادرش نظر مشورتي بدهد و او را به راهي نظر دهدكه رشد را در راه ديگري سراغ داشته باشد قطعاً به او خيانت كرده است. (مسند احمد 2/365)
2- در مشاوره ولو با دشمن بايد بي طرفي و امانت را رعايت كرد.
امام صادق (ع):
بدان اگر ضارب علي (ع) و قاتل او مرا امين شمارد و از من پند خيرخواهانه و نظريه طلب كند در صورتيكه اين درخواست را بپذيريم حتماً امانت را در اين كار نسبت به او رعايت خواهم كرد. (؟؟؟ العقول 374)
3- مشاور در مشاوره بايد كمال سعي و كوشش را در جهت ارائه ي نظر بخرج دهد و زماني رأي خود را بمراجع عرضه كند كه كوشش فكري فراوان بمنظور يافتن نظر صحيح و مناسب كرده باشد.
4- مشاور نبايد خود را در مقام راي و تدبير بالاتر از همه بداند. او بايد از ارائه فكر نسنجيده بپرهيزد و از اظهارنظر بيموقع براي افراد خود رأي، احمق، متلوّن و لجوج خودداري كند (مگر زماني كه براي پذيرش و انجام نظر ارائه شده آمادگي حاصل نمايند).
5- مشاور بايد مراجع را در صورتي كه خود از حل مشكل و ارائه نظر در مورد وي عاجز است به فرد صاحب نظر و متخصص مربوط ارجاع دهد.
امام زين العابدين (ع) ميفرمايد:
و اگر رأي و نظري نداري ولي كسي را سراغ داري كه به رأيش اعتماد داري و او را در صورتي كه خودت مشكلي داشتي بعنوان مشاور) ميپسنديدي به او معرفي و ارشاد كني تا در خيرخواهي و نصيحتش كوتاهي و فروگذاري كرده باشي و (البته) هيچ دگرگوني و نيروئي جز بخدا (با توسل به او) مقدور نيست. (رساله حقوق امام سجاد. بند 39 و 40)
6- مشاور بايد مراجع را بپذيرد و او را راهنمايي نمايد.
رسول اكرم (ص) ميفرمايد:
هرگاه كسي از شما از برادرش مشورت بخواهد بايد او را راهنمايي كند. (تفسير ابن كثير 1/420-سنن ابن ماجد 2/1233)
فنون مشاوره و راهنمايي در اسلام:
1- اسلام و مصافحه:
در موقع ورود مراجع در جلسه ي مشاوره، مشاوره بايد به او سلام كند و يا اگر وي سلام كرد جوابش را داده، به او دستي دهد و به گرميوي يا بپذيرد. سلام در لغت به معناي سلامت، نهنيت، درود، صلح و آشتي، تعظيم و تكريم است. سلام خود يك فرهنگ پويا و حلقه پيوند عاطفي و اجتماعي نزد مسلمانان است. سلام نقطه آغاز و پايان روابط انساني است. امام علي عليه السلام ميفرمايد: هر تازه واردي در محيط نامأنوس حيرت زده ميشود، براي آرامشها خاطر سخن خود را به سلام آغاز كنيد( غرر الحكم ص 579).
2- احترام گذاشتن:
احترام گذاشتن به افراد از اموري است كه بايد در مشاوره مورد توجه خاص قرار گيرد. براي اين كه به اهميت و چگونگي احترام گذاشتن به ديگران پي ببريم، به ذكر نمونه اي از پيامبر بسنده ميكنيم ؛ رسول اكرم (ص) ميفرمايد: كسي كه برادر مسلمان خود را با كلمات مودّت آميز خويش احترام نمايد و غمش را بزدانيد تا اين سجيّه در او باقي است، پيوسته در سايه رحمت خداوند است.(بحار الانوار ج 16 ص 87-4)
3- گوش دادن:
گوش دادن، عملي فعال و ارادي است كه به دقت و توجه نياز دارد و شنيدن، عمل غيرارادي است و به دقت نياز ندارد. گوش دادن مهم ترين فني است كه مشاور بايد در مشاوره به كار ببندد. بدين معنا كه مشاور در جلسه ي مشاوره بايد به طور كامل و دقيق تمام حواسش را برگفتار مراجع متمركز سازد و به گفتههاي او با دقت گوش فرا دهد. امام صادق عليه السلام ميفرمايد: خوش برخوردي و خوب گوش كردن نشان دهنده ي درست انديشي است. (بحارالانوار ج 77- ص 238)
4) هم دلي كردن:
درك همه لانه بدين معناست كه مشاور يا درمان گر، دنياي مراجعان را بدان طريقي كه هست، دقيقاً دريابد و با آن همدلي كند. مشاور چنان با دنياي درون مراجع مرتبط ميشود كه گويا مشكل متعلق به خود اوست چنين درك همه لانه اي به مراجع امكان ميدهد تا عميقاً و آزادانه به خودكاوي و مكاشفه بپردازد و شناخت كامل تري از خو.د بدست آورد. پيامبر اسلام (ص) در اين باره ميفرمايد:
هيچ كس از شما ايمان نياورده است تا هنگاميكه آن چيزي را براي برادرش دوست بدارد كه براي خودش دوست دارد. (حديث نبوي به نقل از صحيح بخاري)
5) هم سازي:
مشاور مطلوب، كسي است كه در جريان روان درماني، از هماهنگي دروني برخوردار باشد و بين آن چه هست و آن چه كه ميگويد اختلافي وجود نداشته باشد. از احساسات خودش كاملاً آگاه باشد و آنها را بپذيرد و با رضايت كامل به هنگام ضرورت اين احساسات را در جريان درمان بيان كند. اين خصيصه، مبين خود بودن مشاور و نداشتن حالت دفاعي به هنگام مواجهه با مراجع است.
حضرت علي (ع) ميفرمايد:
آن كسي كه ميخواهد پيشواي مردم باشد و آنان را به دنبال خود به راهي دعوت كند، پيش از آن كه ميخواهد به ديگران ياد بدهد، خود را مخاطب كند و به خودش تعليم و تلقين ميكند و پيش از آن كه ميخواهد مردم را با زبان خود تربيت كند. آن كس كه خودش را تعليم و تلقين ميكند و خودش را تأديب و تربيت ميكند، براي احترام و تكريم شايسته تر است از آن كه معلم و مربي ديگران است (نهج البلاغه كلمات قصار)
6- پذيرش
مشاور بايد مراجع را به مشابه ي يك انسان، آن طور كه هست، خوب يا بد با تمام مشكلات و ناسازگاريهايش بپذيرد.پذيرش، يك نگرش مثبت به فرد است. در اين نگرش مثبت، مشاور، مراجع را به منزله موجودي با ارزش و صاحبشأن به حساب ميآورد كه حق تصميم گيري درباره ي خود را دارد. چنين پذيرشي ايجاب ميكند كه به مراتع توجه مثبتي مبذول شود تا احساس ارزشمندي كند. نتيجه اين كه مشاور بايد به طور غير شرطي و بدون هيچ گونه قيد و بندي، مراجع را بپذيرد. حضرت علي (ع) درباره ي پذيرش بي قيد و شرط به فرزندش محمد حنينه ميگويد: فرزندم ! به تمام انسانها نيكي كن، همان گونه كه انتظار داري نسبت به تو نيكي كنند. (وسائل الشيعه ج 8 ص 541)
7- انعكاس گفتار و احساسات:
مشاور بايد در جلسه مشاوره از طريق انعكاس به موقع و درست گفتهها و احساسات مراجع، او را به بحث بيشتر و عميق تر و جست و جوي راه حلهاي مناسب تشويق كند. مراجع در نخستين جلسه مشاوره، خود را در پيدايش مشكل سهيم نميداندو ديگران را باعث بروز مشكلاتش ميپندارد، انعكاس گفتار و احساس مراجع، همه يا بخشي از گفتههاي مراجع را بدون تغيير بيان ميكند. در حالي كه انعكاس گفتار، مشاور علاوه بر بيان گفتههاي مراجع در قالب جديد، مراجع را به تفكر و انديشه بيشتر درباره موضوع تشويق ميكند. مشاور در انعكاس احساسات مراجع همانند آيينه اي عمل ميكند كه او ميتواند حالات و عواطف خود را در مشاور بنگرد. در واقع افراد با فضيلت و دانا در جامعه مانند آيينه هستند كه زيباييها و زشتيها را ارائه ميكنند و حقايق را آشكار ميسازند. كسي كه خواستار پاكي و فضيلت است بايد خودش را به ايشان عرضه دارد و از افتخارات آن انسانهاي پاك استفاده نمايد. حضرت رسول اكرم صلي الله عليه و آله ميفرمايد: مؤمن براي برادر خويش مانند آيينه است كه ناملايمات و بديها را از وي دور ميسازد ( علي ميرزا آقاجاني – تعليم و تربيت ج ج 1 ص 72-76)
راهنمايي
مفهوم راهنمايي: راهنمايي عبارت است از كمك به فرد در شناختن خود و محيط خويشتن و يا به عبارت ديگر راهنمايي كمك به فرد است در حل مشكلات خود و ايجاد رابطه اساسي با ديگران. (حسيني 1364)
هدف راهنمايي[1]
هدف راهنمايي آن است كه شخص بدان وسيله از وضع فعلي و امكاناتش آگاه گردد و براساس آن اهداف آينده اش را تعيين كند، و با انجام اعمال مناسب، ابعاد وجودش را رشد دهد.
اهميت راهنمايي:
راهنمايي در اسلام داراي اهميت زيادي است. در اهميت راهنمايي همين بس كه خداوند قرآن كريم را كتاب هدايت و راهنمايي ناميده است:
اين كتاب كه ترديدي در آن نيست راهنمايي پرهيزكاران است (سوره بقره آيه 1 و 2)
همانا اين كتاب هدايت و رحمت براي مؤمنين است .(سوره ي نمل، آيه 77)
پيامبر اكرم در مورد اهميت راهنمايي ميفرمايد:
اينكه خدا بدست تو مردي را هدايت كند براي تو از همه چيزهايي كه خورشيد برآن طلوع و غروب ميكند بهتر است. (نهج الفصاحه – 3175)
راهنمايي كسي كه راه را گم كرده صدقه است. (نهج الفصاحه 1119)
هركه به هدايتي دعوت كند پادش وي چون پاداش همه كساني است كه پيروي آن كننده و از پاداش آنان چيزي نميكاهد و هركه به ضلالتي دعوت كند گناه وي مثل گناهان همه كساني است كه پيروي آن كنند و از گناه آنان چيزي نميكاهد. (نهج الفصاحه 2930)
با توجه به مطالب فوق ميتوان نتيجه گرفت كه هدايت و راهنمايي از ديدگاه اسلام داراي اهميت زيادي است و ميتواند بيشترين برنامههاي آموزشي و تربيتي را در بربگيرد براي اين منظور لازم است معلولين آموزش و پرورش برنامه وسيعي در زمينه امور راهنمايي تدارك ببينند.
اصول راهنمايي[2]:
1- احترام به شخصيت فرد آدمياز اصولي است كه در راهنمايي بايد رعايت شود. تكريم مقام انساني از مواردي است كه خداوند تبارك و تعالي آن را به آدميارزاني داشته است. آيه 70 سوره ي نبي اسرائيل مؤيد اين مطلب است.
و همانا فرزندان آدم را گراميداشتيم و آنان را به مركب برّ و بحر سوار كرديم و از غذاهاي پاكيزه روزيشان داديم و بسياري از مخلوقات آنها را به نوعي برتري بخشيديم.
2- با توجه به اينكه افراد صلاحيت اداره اجتماعي و حل مشكلات شخصي خود را دارند بنابراين در راهنمايي به فرد كمك ميشود تا شخصاً مشكلاتش را حل نموده و در اداره ي اجتماعي و رفع مشكلات آن اقدام كند.
3- اصل ديگري كه راهنمايي بايد رعايت شود آن است كه حقوق انساني مراجع بايد رعايت و قبول مسوليت در رفع مشكل به خودش واگذار شود. حضرت علي (ع) در مورد بشر دوستي و انسانيت ميفرمايد:
رساترين چيزي كه بوسيله آن ميتواني رحمت الهي را به خود جلب كني اين است كه در باطن با همه مردم عطوف و مهربان باشي.
4- راهنمايي براي همه افراد و در تمام سنين انجام ميگيرد. به عبارت ديگر همان طور كه امر تعليم و تربيت و تحصيل علم كه برحسب عقايد عده اي از متخصصان مترادف با راهنمايي ميباشد بايد از گهواره تا گور انجام گيرد، راهنمايي نيز بايستي در مورد همه افراد در تمام طول عمر انجام شود.
5- چون راهنمايي به منظور رشد شخصي فرد صورت ميگيرد بنابراين نبايد تحميل گردد و به اجبار انجام شود پذيرش دين به اجبار نيست راه رشد و طريق گمراهي روشن شده است. (سوره ي بقره، آيه 256)
6- همكاري تمام دست اندركاران تعليم و تربيت در موفقيت برنامه راهنمايي ضروري است . بنابراين از هرگونه عدم هماهنگي و تضاد عمل در اجراي برنامه راهنمايي بايد خودداري گردد. در اسلام وحدت و يكپارچگي در همه امور مسلمين مورد تأكيد است و آيات زير نشانگر اين موضوع اند.
همه به ريسمان الهي چنگ بزنيد و از يكديگر جدا نشويد. (سوره ي آل عمران آيه 103)
مردان و زنان با ايمان همكار و دوست يكديگر هستند. (سوره ي توبه آيه 71)
راهنمايي حرفه اي:
در تعليم و تربيت اسلاميهدف پر ورش عبدصالح است و عبدصالح علاوه بر جنبههاي ايماني داراي خصوصيات ويژه اي است كه از جمله آن ميتوان آمادگي وي براي اشتغال به كار حلال و تأمين قسمتي از نيازهاي جامعه ذكز نمود. براي اينكه اين آمادگي در افراد ايجاد شود لازم است در تربيت آنان هدفهاي زير مورد نظر قرار گيرد:
1- پرورش افراد بگونه اي كه با كار مفيد و شر وع از نعمتهاي العي برخوردار گردند.
2- تربيت روحيه احترام به كار و كوشش در جهت عمران و آبادي و استفاده از منابع طبيعي بعنوان يك عبارت و وظيفه اجتماعي
3- ايجاد علاقه به كار و كوشش و ابتكار براي توليد هرچه بيشتر در جهت تامين نيازمنديهاي جامعه و رسيدن به استقلال اقتصادي
4- تقويت روح جمعي و تعاون و همكاري براي پرداختن بكارهاي مفيد و توليدي.
5- تربيت افراد به گونه اي كه با استفاده از استعدادها و نيروها و امكانات خود به بندگان خدا سود رسانند و خدمت كنند و از بطاعت و تنبلي و بيكاري بپرهيزند
6- پر ورش افراد به گونه اي كه از همان آغاز متناسب با توانائيها در سرنوشت اقتصادي خود و جامعه مشاركت موثر داشته باشند.
7- پرورش افراد جهت آشنايي و كسب مهارتهاي لازم در زمينه حرف و فنون و مشاغل و تربيت آنان به منظور وصول به استقلال اقتصادي و پرهيز از اتكاء غير مشروع به ديگران
8- هدايت افراد در جهت كشف استعدادهاي دروني خود و آشنايي با مشاغل و حرف و فنون مورد نياز و امكانات موجود در جامعه و انتخاب آزادانه از ميان آنها.
با توجه به هدفهاي مذكور ميتوان گفت كه راهنمايي و رشد حرفه اي يكي از برنامههايي است كه بايد مورد توجه قرار گيرد در راهنمايي حرفه اي به فرد كمك ميشود تا امكانات محيط را درك كرده و با توجه به آنها حرفه ي مورد علاقه و متناسب با نيازها و استعدادهايشان را انتخاب و براي آمادگي و رسيدن بدان طرح ريزي نمايد به عبارت ديگر راهنمايي حرفه اي فرآيندي مداوم و پيوسته است كه بدان وسيله به فرد كمك ميشود تا بتواند شغل مناسبي را انتخاب كند، براي آن آماده شود، به آن اشتغال ورزد و بطور موفقيت آميز به اشتغال آن ادامه دهد.
راهنمايي تحصيلي:
كمك به دانش آموز در مورد پيشرفت تحصيلي يا گزينش رشته تحصيلي و يا انتخاب مواد درسي،بخشي از راهنمايي است كه راهنمايي تحصيلي ناميده ميشود.
راهنمايي تحصيلي مقدمه راهنمايي حرفه اي است و براساس كليه اصول مربوط به راهنمايي انجام ميشود. چون طرح ريزي شغلي نياز به طرح ريزي تحصيلي داشته و انتخاب رشته تحصيلي بدون توصيه به شغل مورد نظر انجام نميگيرد، بنابراين راهنمايي تحصيلي و حرفه اي لازم و ملزوم به يكديگرند و انجام هريك بدون توجه به ديگري امكان ندارد.
اصول راهنمايي تحصيلي از ديدگاه اسلام[3]
1- يكي از مطالبي كه بايد بدان توجه داشت آن است كه علم ارزش جهاني دارد و تحصيل آن در هرجا و از هركس مجاز و بلكه متحسن است.
پيامبر اكرم ميفرمايد:
در طلب علم باشيد هرچند آن ر ا در چين سراغ گرفته باشيد (محجه البيضاء 1/8)
علي عليه السلام فرمود:
مطلب حكيمانه را فرا گيريد و لو گوينده آن مشرك باشد.
2- دانش آموز تفهيم شود كه تحصيل علم براي رضاي خدا و خدمت به خلق خدا انجام گيرد نه براي فخرفروشي و رياست برمردم. امام صادق (ع) فرموده است كه: كسي كه تحصيل علم ميكند براي آنكه به مردان عالم فخرفروشي كند، يا به جنگ بي سوادان برود و آنان را شكست دهد، يا آنكه بوسيله علم مردم را به خود متوجه كند و بگويد من رئيس شما هستم، جايگاه چنين انساني آتش خواهد بود .
3- دانشي كه علايق دنيوي و شهوات مادي را ارضا كند، مانند تيغي در دست زنگي مست است . بدين معنا كه در هدفهاي تحصيلي تنها درآمد و ارضاء شهوات نبايد مورد توجه قرار گيرد . چنانچه هدف تحصيل قرب الهي و رضايت خدا باشد عبادت محسوب ميشود .
خدواند به داود پيغمبر وحي فرستاد: درباره عاملي كه علايق دنيوي و شهوت مادي او راست كرده است از من پرسش مكن، اينان راهزناني بر بندگان من هستند . (لئالي الاخبار صفحه 192)
4- در راهنمايي تحصيلي بايد آينده نگري مورد نظر قرار گيرد بنابراين دانش آموز بايد به طرف رشتههاي تحصيلي راهنمايي شود كه پس از فراغ از تحصيل مورد نياز جامعه باشد .
حضرت علي (ع) ميفرمايد: بهترين مطالبي كه شايسته است جوانان ياد بگيرند، چيزهايي است كه در بزرگ مورد نيازشان باشد و بتواند در زندگي اجتماعي از آموختههاي دوران جواني خود استفاده كند .
5- يكي از خدماتي كه در راهنمايي تحصيلي از اهميت زيادي برخوردار ميباشد دادن اطلاعات است بنابراين مشاور بايد اطلاعات لازم را به پدران، مادران، معلمان و دانش آموزان در زمينههاي مختلف تحصيلي بدهد و به آنان گوشزد كند كه آنان نيز اطلاعات را بدون هيچ گونه چشمداشتي به ديگران، كه نيازمند آن اطلاعاتي باشند، منتقل كنند . حديث معرف « زكوه العلم نشره» مويد اين مطلب است .
6- اسلام براي تخصص و كسب علم اهميت زيادي قابل است و آيات و احاديث زيادي در اين زمينه وجود دارد . آنچه از نظر راهنمايي تحصيلي مهم است آنكه تحصيل علم توام با تعهد باشد . در آياتي كه علم و تزكيه با هم آمده، در بيشتر موارد، تزكيه مقدم بر تعليم ذكر شده است . در سورههاي بقره آيه 151 و آل عمران 164 و جمعه آيه 2 تزكيه مقدم بر تعليم در سوره بقره آيه 129 تعليم بر تزكيه مقدم شده است .
راهنمايي شخصي:
در راهنمايي شخصي به فرد در زمينه مشكلات عاطفي، سازشي، رواني و اجتماعي كمك ميشود . قسمتي از امور مربوط به راهنمايي شخصي بسيار آسان و از طريق دادن اطلاعات انجام ميگيرد نظير آشنا كردن دانش آموزان با مقررات و وضع فيزيكي مدرسه و امكانات و فرصتهايي كه در مدرسه براي آنان موجود است . در اين موارد مشاور بايد بخصوص به دانش آموز تازه وارد هر چه سريع تر آگاهيهاي لازم را بدهد . البته هميشه راهنمايي شخصي به اين سهولت انجام نميگيرد و اغلب كمك به دانش آموز در اين زمينه مستلزم داشتن اطلاعات تخصصي و فني است .دانش آموزان گوشه گير و تنها، دانش آموزان طرد شده، دانش آموزان متكي به ديگران و ... نياز به كمك مشاور دارند . و ياري اينگونه دانش آموزان كه داراي مسائل عاطفي، سازشي و رواني ميباشند در حوزههاي راهنمايي شخصي قرار ميگيرد .
عده اي از دانشمندان راهنمايي را در مدرسه به راهنمايي حرفه اي و تحصيلي محدود ميكنند و راهنمايي شخصي را به علت وقت گرفتن زياد و كمبود مشاور ضروري نميدانند ولي بايد گففت كه اولاً مسائل شخصي از مسائل حرففه اي و تحصيلي تفكيك پذير نيستند تانياً جنبههاي شخصي راهنمايي شغلي و تحصيلي بسيار مهم ميباشد و مشاور نميتواند خود را به جنبههاي عقلي انتخاب حرفه، محدود كند .
راهنمايي در جهت بهداشت رواني:
معمولاً در مدارس دانش آموزاني وجود دارند مه در ارتباط با خود، محيط و ديگران داراي مشكلاتي ميباشند و اين مشكلات ناشي از عللي است كه گاه ساده و رفع آن بسهولت امكان پذير است و گاه علل آن متعدد و پيچيده است و رفع آن نياز به برنانههاي پيگير و جامع دارد. پاره اي از اين نوع مشكلات خلقيات ناپسندي است كه گاه جنبه ي ناخوشي و مرضي بخود ميگيرد كه حسين بيرجندي در كتاب مشاوره و راهنمايي در تعليم و تربيت اسلاميبه تعدادي از اين خلقيات ناپسند و احاديث مربوط به آن اشاره كرده است كه در زير برخي از آنها را نقل ميكنيم.
1- حسد: براي نشان دادن اثرات سوء حسد به ذكر چند حديث از حضورت علي (ع) درباره ي حسد و تأثير آن در بدن بسنده ميكنيم:
حسد بدن حسود را مثل موم در برابر حرارت آب ميكند. (غرر صفحه 33)
حسود براي هميشه ناخوش و عليل است. (غرر صفحه 28)
2- خشم: علي (ع) فرموده اند:
خشم شديد چگونگي گفتار را تغيير ميدهد و اساس استدلال را بهم ميريزد، تمركز فكر را از ميان ميبرد و فهم آدميرا پراكنده ميسازد. (سفينه جلد 2 «غضب» صفحه 320)
خشم را فرمان بردن سبب پشيماني و سركشي است. (ترجمه غرر و درر جلد 2، 43/47)
3- حيا صفتي مخصوص بشر است كه در صورتيكه به اندازه اعمال شود بسيار پر ارج و ارزنده است ولي چنانچه از حد متعادل بگذرد و شخص از احقاق حق و يا عرضه ي مطالب لازم خودداراي كند وضعف نفس نشان دهد بسيار مذموم است.
رسول اكرم ميفرمايند:
حيا برد و قسم است يكي حياء عقلاني و آن ديگر حياء احمقانه حياء عقلاني ناشي از علم دانش است و حياء احمقانه عبارت از جهل و ناداني است. (كافي جلد 2 صفحه 106)
4- بدبيني:
حضرت علي عليه السلام ميفرمايد:
كساني كه همه چيز و همه كس را به چشم ترديد و بدگماني نگاه ميكنند همواره عليل و بيمارند. (غرر الحكم صفحه 29)
5- كينه توزي:
حضرت علي (ع) فرمود: حسد جسم را فرتوت وفاني ميكند و كينه توزي آدميرا افسرده ميكند و سرانجام همه چيزش را برباد ميدهد .(غررالحكم صفحه 6)
6- تكبر و خودپسندي:
امام باقر (ع) فرمود: در دل هيچ انساني كبر وارد نميشود مگر آن كه عقلش بهمان اندازه ناقص ميشود، خواه كم باشد يا زياد. (سفينه البحار «كبر» صفحه 460)
خودپسندي ريشه ناداني است. (ترجمه غرر و درر 403/1)
7- داشتن توقعات بيجا و از خود راضي بودن:
علي (ع) فرموده است: تمناي تمجيد نابجا از مردم داشتن ابلهي و حماقت است (غرر الحكم صفحه 470)
كسي كه از خود راضي و خويشتن پسند باشد، غضب كننده به وي بسيار خواهد بود.(نهج البلاغه كلمه ي 6)
8- حريص:
حرص و آز صفات ناپسندي هستند كه موجب ناراحتيها و تزلزل رواني و مشكلات اجتماعي ميگردد. امام صادق عليه السلام در اين باره ميفرمايد:
انسان حريص از دو خصلت محروم و ملازم دو خصلت است: چون قانع نيست از آسايش و راحت محروم است و چون به قضاي الهي راضي نيست فاقد يقين است. (سفينه، «حرص» صفحه 244)
9- نااميدي و يأس:
حيات هر فرد منوط به يأس و نااميدي موجب تقليل در كوشش و فعاليت است. علي (ع) ميفرمايد: نااميدي يار خود را ميكشد. (ترجمه غرر جلد 2، 19/61)
10- عبوس و اخمو بودن صفتي ناخوشايند و موجب تنفر و انزجار ديگران است بنابراين افراد اخمو را بايد به اهميت بشاشت و گشاده رويي در موفقيتهاي اجتماعي توجه داد تا نسبت به تغيير روحيه خود تشويق شوند.
11- مقصود از اعتماد به نفس اين است كه هر فردي در تأمين سعادت مادي و معنوي خود، به خويشتن تكيه كند، به اداره و عمل خود متكي باشد و هرگز ديگران را تكيه گاه اميد و سعادت خود قرار ندهد.عده اي اصطلاح اعتماد به خدا يا توكل برخدا را مناسب ميدانند و منظور آن است كه انسان بايد بر خدا توكل كرده و به غير او اعتماد نكند و كليه امور خود را به خدا واگذار كند. بهرحال اميد بستن به ديگران و تكيه بر غيرخدا مذموم و حاكي از ضعف نفس و ايمان است. بنابراين بايستي با طرح برنامههاي تربيتي مناسب طوري دانش آموز را بار آورد كه تكيه گاهش فقط قادر متعال باشد.
امام صادق (ع) ميفرمايد: عزت و شرف مؤمن در اين است كه از ديگران مأيوس باشد و از آنچه در دست مزدم است قطع اميد نمايد. (كافي جلد 2 صفحه 148)
نكاتي در مورد راهنمايي دانش آموزان در جهت بهداشت رواني:
در مدارس دانش آموزاني وجود دارند كه داراي خلقياتي ناپسند و يا مشكلات رفتاري ميباشند كه چنانچه نسبت به راهنمايي و درمان آنان اقدام نگردد و اين خصيصهها در آنان عميق و مزمن شده و اصلاح آنها در سنين بزرگسالان با اشكال مواجه ميگردد. بنابراين معلمان و مشاوران بايد به نكاتي نيز در درمان اينگونه افراد توجه كنند:
1- معلمان و مشاوران بايد علاوه بر توجه به مسائل آموزشي، گفتار و كردار دانش آموزان را بدقت مشاهده كنند و دانش آموزاني را كه رفتارهاي غيرعادي از خود نشان ميدهند شناسائي نموده و مورد مطالعه قرار دهند و در نظر داشته باشند كه اينگونه افراد كساني هستند گرفتار، كه نياز به كمك دارند.
امام موسي بن جعفر (ع) در اين باره ميفرمايد: كمك به ناتوان بهترين صدقه است.
(اداره كل ارشاد اسلاميوزارت ارشاد اسلاميسالنهاي 1362)
2- بيشتر دانش آموزاني كه داراي رفتارهاي غيرعادي و صفات ناپسند ميباشند حل مشكل آنان نيز به درمانهاي كلينيكي و تخصصي ندارد، بلكه مشكلات اكثر اينگونه دانش آموزان با اجراي طرحهاي تربيتي هماهنگ از طرف پدر، مادر و كاركنان مدرسه رفع و اصلاح ميگردد. بنابراين با مشاهده و يك بار دزدي و يا چند مورد دروغ و شرارت نبايد دانش آموز را فردي مريض و غيرقابل علاج از طريق تربيت دانست بلكه بايد در نظر داشت كه بيشترين افراد با برنامههاي پرورشي قابل اصلاح ميباشند. امام صادق عليه السلام در اين باره ميفرمايد: زنازاده از راه تربيت به كار و فعاليت وادار ميشود، اگر اعمالش نيكو و خير بود پاداش خوب داده ميشود اگر به شر و بدي عمل كرد به بدي مجازات ميشود. (سفيسنه «زني» صفحه 560)
3- به دانش آموزاني كه داراي صفات ناپسند ميباشند بايستي اطلاعات لازم داده شود. چه بسا اين برنامه در صورتي كه ماهرانه اجرا گردد موجبات راهنمايي اين افراد را فراهم ساخته آنان را در مسير صراط مستقيم قرار دهد.
4- يكي از خصايصي كه ميتواند دانش آموز را در غلبه بر ضعفهاي رواني كمك كند قدرت اراده است. بنابراين با تدارك برنامههاي سنجيده بايستي در تقويت نيروي اراده ي دانش آموزان كوشش نمود تا آنان بتوانند دور از هرگونه اضطراب و دودلي بسياري از مشكلات رفتاري و رواني خود را حل نمايند.
امام صادق عليه در مورد نيت و اراده ي قوي ميفرمايد:
در موردي كه نيت و اراده ي آدميقوي باشد بدن دچار ضعف و ناتواني نميگردد
(وسائل جلد 1، باب استحباب، نيه الخير ص 7)
شناخت درماني
براي ايجاد تعديل يا تغيير شخصيت و رفتار افراد ، ضروري است ابتدا در تعديل يا تغيير افكار و گرايش هاي فكري آن ها اقدام شود ؛ چرا كه رفتار انسان تا حد زيادي تحت تأثير افكار و گرايش هاي او قرار دارد . به همين دليل ، هدف اساسي روان درماني تغيير نوع تفكرات بيماران رواني و مراجعان درباره خودشان و مشكلاتي است كه از مقابله با آنها عاجزند و همين امر موجب اضطرابشان شده است . با تغيير افكار بيمار رواني در اثر مشاوره و درمان ، وي در برابر مشكلات و حل آنها توان مي گردد و غالباً پس از درمان متوجه مي شود مشكلاتي كه در گذشته سبب اضطراب و بيماري اش مي شدند ، به گونه اي كه او تصور مي كرد ، حائز اهميت نبوده و در واقع ، دليل موجّهي براي اضطراب شديد او وجود نداشته است . اساساً « يادگيري » عملي است كه در جريان آن ، افكار ، گرايش ها ، عادت ها و رفتارهاي انسان تعديل مي شوند و تغيير مي يابند . كار مشاور در اصل ، تصحيح يادگيري نادرست گذشته است كه بيمار در جريان آن ، با افكار اضطراب انگيز مواجه بوده است . مُراجع روش هاي مشخصي از رفتار دفاعي را ، كه به واسطه آنها از روبرو شدن با مشكلات فرار كرده است ، مي آموزد و از شدت اضطرابش كم مي شود . مشاور مي كوشد افكار مُراجع را تصحيح كند و او را وادارد كه به خود و مردم و مشكلات خويش با ديدي واقع بينانه و درست بنگرد و به جاي فرار از مشكلات ، با آنها مقابله كند و همچنين به جاي ادامه دادن حالت درگيري رواني – كه ناشي از عجز در حل مشكلات است – در جهت حلّ آن ها بكوشد . اين تغيير نگرش نسبت به خود ، مردم و زندگي ، مُراجع را در مقابله با مشكلات و حل آن ها توانا مي سازد و به اين صورت ، از درگيري رواني و اضطراب ، رهايي مي يابد و اين موضوع معمولاً باعث نشاط و طراوت زندگي بيمار مي گردد . اكنون درمانگري و مشاوره مذهبي با توجه به عقايد يهوديت و مسيحيت و بودايي ، در جهان در حال رشد و توسعه مي باشد . اما درمانگري و مشاوره بر اساس آموزه هاي متعالي مكتب متعالي اسلام كمتر مورد توجه قرار گرفته و كار تحقيق جدّي در اين زمينه انجام نشده است . اين در حالي است كه در اسلام روش هاي متعدد درمانگري از جمله شناخت – درمانگري و رفتار – درمانگري وجود دارند كه با ذاستفاده از آن ها ، مي توان بسياري از مسائلي را كه فنون و روش هاي مشاوره قبلي درباره آن ها غيرمؤثرند ، حل كرد .
در مورد اينكه آيا نظام مشاوره در اسلام وجود دارد يا خير ، دو ديدگاه اساسي وجود دارد :
الف . يك نظر آن است كه نظام مشاوره اي اسلامي وجود دارد كه بايد آن را از متون ديني استخراج كرد
ب . نظر ديگر اين است كه اسلام خود متكفّل مبناي علمي مشاوره نيست ، ولي مي توان نظام مشاوره اسلامي با توجه به پيش فرض هاي دين تأسيس كرد .
به دليل آنكه اسلام مكتب هدايت است و هدايت محور اصلي كار مشاوره ، بايد گفت : براي آن نظامي وجود دارد كه بايد كشف شود ، چرا كه دين براي حل مشكلات و رفع موانع و شكوفايي استعدادهاي آدمي ، راه هايي پيشن
نویسنده: Dr. Davoodi
تاریخ: سه شنبه 16 ارديبهشت 1399 ساعت: 11:18
تعداد بازديد : 666
به این پست رای دهید: